آرشیو آبان ماه 1399

این وبلاگ به شما اموزش می دهد چگونه در شبکه های اجتماعی کسب و کار خود را رشد دهید

فرق بین استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا

۱۴۶ بازديد

تفاوت استراتژی محتوا با بازاریابی محتوا را بشناسید!

65
47
3
56025

اگر در چند وقت گذشته عبارت بازاریابی محتوا یا تولید محتوا به گوش شما نخورده باشد، احتمالاً برای این بوده که در محل کار خود حضور نداشتید و به تعطیلات رفته بودید. چرا که امروزه دیگر هر کسب و کار آنلاین (و آفلاینی) درباره بازاریابی محتوا صحبت می‌کند. اما استراتژی محتوا چطور؟ آیا تا به حال این کلمه به گوشتان خورده است؟ آیا هیچ ایده‌ای دارید که استراتژی محتوا به چه معناست؟ مدیر برتر 

در دنیای بازاریابی اینترنتی، عبارت بازارایابی محتوا به سرعت در حال تبدیل شدن به یکی از عبارات پر مصرف است. البته هیچ شکی هم نیست که بازاریابی محتوا امری بسیار مهم و ضروری برای هر کسب و کار اینترنتی است و تمامی اقداماتی که یک کسب و کار آنلاین در این راستا انجام می‌دهد تاثیرگذار خواهد بود. اما عبارت استراتژی محتوا نیز به اندازۀ بازاریابی محتوا مهم است، با اینحال کمتر کسی به آن اشاره می‌کند.

اکنون ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید که مگر استراتژی محتوا همان بازاریابی محتوا نیست؟ جواب سریع به سوال شما این است: خیر! استراتژی محتوا یک عبارت بسیار فراگیر است و موارد بسیار زیادی را شامل می‌شود. در حالی که بازاریابی محتوا تنها بر روی یک قسمت از استراتژی محتوا تاکید دارد.

درک تفاوت بازاریابی محتوا و استراتژی محتوا و همچنین چگونگی کارکرد این دو در کنار یکدیگر، از بنیادی‌ترین نیازها برای موفقیت تجارت آنلاین شماست. پس در این مقاله می‌خواهیم تفاوت‌های میان این دو عبارت را جستجو کنیم و در عین حال رابطه میان آنها را توضیح دهیم.

استراتژی محتوا چیست؟

استراتژی محتوا در مقابل بازاریابی محتوا

با یک جستجوی ساده در وب سایت ویکیپدیا به تعریفی ساده از استراتژی محتوا می رسیم: «برنامه ریزی، توسعه و مدیریت محتوا-چه به صورت نوشتار و چه در رسانه‌های دیگر». به عبارت دیگر می‌توان گفت که استفادۀ درست از محتوا در قسمت‌ها و ابعاد مختلف یک تجارت را استراتژی محتوا می‌گویند.

 

استراتژی محتوا اشاره به فرآیند تولید،‌ ذخیره و توزیع محتوا طبق برنامه‌ای سازمان‌یافته، حول محوری مشخص و برای مخاطبانی از قبل تعیین شده است. موفقیت این فرآیند باید در تمام چرخۀ عمر محتوا، بر اساس شاخص‌های شفافِ عددی اندازه‌گیری شود. استراتژی محتوا شما باید هویّت محتوا از لحاظ ساختار و سبک را مشخص نماید و چارچوب‌های محتوا را برای کلیۀ دپارتمان‌های شرکت تعیین نماید.

 

برای اینکه مفهوم استراتژی محتوا را به درستی درک کنیم، بیایید فرض کنیم که می‌خواهیم یک خانه بسازیم. برای ساخت خانه، ابتدا به طرح و نقشه نیاز داریم. نقشه‌‌های ساختمانی، طرح‌هایی پر جزئیات هستند که تمام ابعاد و زوایای ساخت یک خانه را پیش از آنکه پی‌ریزی و عملیات ساخت و ساز آغاز شود، به ما نشان می‌دهند. این طرح‌ها و نقشه‌ها، اندازه‌های دقیق، مکان لوله‌کشی‌ها و سیم‌کشی‌ها، حتی محل دقیق نورگیری اتاق‌ها، در و پنچره‌ها را به ما نشان می‌دهند.

می توان گفت، استراتژی محتوا در حقیقت معادل همین طرح‌ها و نقشه‌ها در زمینه تولید محتوای یک تجارت است و نشان می‌دهد که چگونه باید از محتوا برای رسیدن به اهداف تجاری استفاده نمود.

استراتژی محتوا چه مواردی را شامل می‌شود؟

یک استراتژی محتوایِ خوب و دقیق به تمام سوالات مرتبط با استفاده از محتوا پاسخ می‌دهد. سوالاتی از قبیل:

  • چرا محتوای فعلی باید منتشر شود؟
  • با انتشار این محتوا به کدام سمت می‌رویم؟
  • این محتوا چه زمانی باید به مخاطبان نشان داده شود؟
  • مشتریان ما چه کسانی هستند؟
  • از این محتوا انتظار چه واکنش هایی را داریم؟
  • پس از انتشار این محتوا، چه کاری باید انجام دهیم؟

هنگامی که شما پاسخ برخی از این سوالات را پیدا کردید، زمان آن است که برای سوالات مهم‌تری نیز پاسخ بیابید:

  • مخاطبین شما به چه نوع محتوایی نیاز دارند یا چه نوع محتوایی را از شما انتظار دارند؟
  • چه کسی محتوای شما را ایجاد و منتشر می‌کند؟
  • هرچند وقت یکبار محتوای جدید تولید می‌شود؟
  • بازخورد مخاطبان نسبت به محتوای شما چیست؟

پرسش هایی که در این مقاله فهرست شده اند، موارد مهمی هستند که در هنگام تدوین استراتژی محتوا باید در نظر گرفته شوند. این روند نیازمندِ وقت گذاشتن، تحقیق، تفکر و برنامه‌ریزی دقیق است. با ایجاد یک استراتژی محتوای دقیق و عالی، خواهید دانست که چگونه باید از محتوا برای رسیدن به اهداف تجاری خود استفاده نمایید.

 

به دنبال افزایش فروش چندبرابری هستید؟

ما به شما کمک می‌کنیم با تبلیغات گوگل و کمترین هزینه در رتبه‌های اول گوگل قرار بگیرید.
برای مشاوره رایگان، همین الان با ما تماس بگیرید.
تبلیغات گوگل ادز
021-41897070داخلی 2

 

همچنین بسیار مهم است که استراتژی محتوای خود را در بازه‌های زمانی مشخص به روز کنید. درست است که تغییر ندادن استراتژی محتوا در وقت شما صرفه‌جویی می‌کند، اما اینکار در طولانی مدت تجارت شما را به خطر می اندازد. چرا که نیازها و خواسته‌های مخاطبان شما مرتباً در حال تغییر است. بنابراین پیشنهاد می‌کنیم هر سال استراتژی محتوای خود را تغییر دهید و در صورت نیاز حتی محتواهای خود را نیز بروز کنید.

بازاریابی محتوا چیست؟

استراتژی محتوا در مقابل بازاریابی محتوا

در طرف دیگر معادله، بازاریابی محتوا قرار دارد. بازاریابی محتوا در واقع راهکاری برای جذب مشتری و فروش محصولات از طریق ایجاد محتوای ارزشمند، مفهوم و مرتبط می‌باشد. می‌توان گفت که بازاریابی محتوا در اصل ترکیبی از تکنیک‌های فروش محصول و بازاریابی سنتی است.

استراتژی محتوا چیست؟حتما بخوانید: استراتژی محتوا چیست؟

بازاریابی محتوا باید به گونه‌ای باشد که مخاطبان متوجه این نکته نباشند که شما در تلاشید محصولات خود را به آنها بفروشید و تصور کنند که تنها برای بالا بردن سطح اطلاعات و آگاهی آنان این محتوا را در اختیار آنها قرار داده‌اید. در بازاریابی محتوا، شما مخاطبانی که می خواهید محتوایتان را برایشان منتشر کنید را مشخص می‌کنید و با انتشار محتوای مناسب (محتوایی که فکر می کنید بر روی رفتار آنها تاثیر می‌گذارد)، آنها را به سمت کسب و کار خود جذب می‌‎کنید.

بازاریابی محتوا معمولاً به شکل نوشتار در وبلاگ، اخبار تحلیلی، مقالات آموزشی، بازاریابی شبکه‌های اجتماعی، ویدیو، اینفوگرافیک، مطالعۀ موردی، روابط عمومی، ملاقات حضوری با مشتریان، سئو و ... پیاده می‌شود. بازاریابی محتوا باید به گونه‌ای باشد که باعث حفظ مشتریان فعلی و بدست آوردن مشتریان جدید شود.

(اگر می‌خواهید بازاریابی محتوا را به طور کامل یاد بگیرید، در سری آموزش بازاریابی محتوا  صفر تا صد این نوع بازاریابی در 9 جلسه رایگان ارائه شده است.)

تفاوت استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا چیست؟

حال به سوال اساسی می‌رسیم، تفاوت بین بازاریابی و استراتژی محتوا چیست؟ بازاریابی محتوا در واقع ضمیمه ای بر استراتژی محتوای کلیِ شماست و تنها بروی خلق، اندازه‌گیری و انتشار مطالب جذاب و مفید برای مخاطبان تمرکز دارد. در واقع بازاریابی محتوا دقیقاً «دلایل و چراهای» خرید / مشارکت مشتریان شما را هدف می‌گیرد.

اما بازاریابی محتوا تنها زمانی می‌تواند به بالاترین حد تاثیرگذاری خود برسد که  شما یک استراتژی محتوای قدرتمند برای آن پایه‌گذاری کنید. به عبارت دیگر، استراتژی محتوا با «چگونگی» استفاده از محتوا ارتباط دارد و به شما می‌گوید که «کجا» از «چه چیز» استفاده نمایید.

بیایید به مثالِ طراحی نقشۀ ساختمانی برگردیم. مطمئناً شما می‌دانید که بدون پی ریزی و ایجاد فونداسیون، نمی‌توان برای یک ساختمان سقف یا دیوار ساخت. این قانون در بازاریابی محتوا نیز صدق می‌کند. بازاریابی محتوا زمانی نتیجه می‌دهد که استراتژی محتوای مناسبی برای آن پایه‌ریزی شده باشد. این پایه و اساس کمک می‌کند تا برندسازی، پیام‌رسانی و تقریباً تمام زوایای بازاریابی محتوا را با توجه به اهداف شرکت خود تنظیم نمایید.

تفاوت بازاریابی محتوا با تبلیغات در چیست؟

بازاریابی محتوا نسبت به تبلیغات دو تفاوت عمده دارد. اولین تفاوت این است که در بازاریابی محتوا، محتوا در رسانه‌های تحت مالکیت شما منتشر می‌شود که همان وبلاگ، شبکه های اجتماعی شما و ... هستند. اما اگر این محتوا در رسانه‌های خریداری شده منتشر گردد، به آن تبلیغات گفته می شود.

تفاوت دوم این است که بازاریابی محتوا یک راهکار برای بازاریابی داخلی و استراتژی جذب‌کننده است و نه بازاریابی خارجی و استراتژی تهاجمی! بازاریابی محتوا هیچ مزاحمتی برای خواننده ایجاد نمی‌کند. بلکه برای او مفید هم هست و پاسخ سوالات او را می‌دهد. پس با بازاریابی محتوا، نه تنها شما مخل آسایش کاربران نمی‌شوید، که مشتریان واقعی خود را هم پیدا خواهید کرد.

هزینه بازاریابی محتوا در مقایسه با هزینه تبلیغات

بازاریابی محتوا در مقایسه با تبلیغات بسیار زمان‌بر و پرهزینه است. با اینحال در طولانی‌مدت بازدهی بهتری دارد.

زمانی بود که تبلیغات می‌توانستند، هرچند برای کوتاه مدت، کفۀ ترازوی رقابت را به نفع یک شرکت پائین آورند. اما امروزه که انسان تحت هجوم تبلیغات گسترده از رسانه‌های مختلف است، موفقیت یک تجارت در گرو بازاریابی محتوا قرار دارد. امروزه دیگر تبلیغات فقط برای جذب کوتاه‌مدت مشتریان و گاهی صرفاً جهت همپایی با رقبا کاربرد دارند. چرا؟ موضوع را از نگاه مخاطبان ببینید. آنها دوست ندارند تبلیغات بی‌ربط به آنها نمایش داده شود و دیگر چندان بازخورد مثبتی نسبت به این تبلیغات مزاحم ندارند. این یعنی هزینه تبلیغات موفق نیز نسبت به گذشته افزایش یافته است. پس در بلندمدت، هزینه‌های بازاریابی محتوا به مراتب کمتر از هزینه‌های تبلیغات خواهد بود.

با این حساب باید حرف اول خود را کمی عوض کنیم: بازاریابی محتوا در مقایسه با تبلیغات بسیار زمان‌بر است. اما بازدهی بهتری هم دارد.

اجازه ندهید تنبلی مانع پیشرفت شما شود!

استراتژی محتوا در مقابل بازاریابی محتوا

متاسفانه، به علت آنکه ایجاد استراتژی محتوا، امری زمان‌بر و دشوار است، افراد بسیاری آن را نادیده می‌گیرند و مستقیماً به سراغ بازاریابی محتوا می‌روند. شکی هم نیست که بازاریابی محتوا به این شیوه می‌تواند موفقیت‌هایی پراکنده را برای شما به ارمغان آورد. اما با این رویکرد نمی‌توانید از نهایت پتانسیل‌های کسب و کار خود بهره ببرید. کار بروی بازاریابی محتوا بدون استراتژی محتوا مثل آن است که شما بدون هیچ هدفی در هر سو حرکت بکنید. در نهایت هم به هیچ‌جا راه نخواهید برد.

من شک ندارم که افزودن یک مطلب در وبلاگ می‌تواند برای هر کسی وسوسه‌برانگیز باشد. چون این حس را به ما می‌دهد که مفید هستیم. هر چه نباشد ما یک محتوای جدید را بر روی اینترنت اضافه کرده‌ایم؛ اما خواهشاً فقط به خاطر اینکه محتوا تولید کرده باشید، محتوا تولید نکنید. همیشه محتوایی تولید کنید که هدف دارد. محتوایی که بر اساس اهداف شرکت شما شکل گرفته و تمام زوایای آن محاسبه شده است. و همانطور که گفتیم این امر می‌تواند با ایجاد استراتژی محتوای خوب محقق شود. با ایجاد استراتژی محتوا شما می‌توانید کسب و کار خود را به بالاترین حد ممکن از سود برسانید.

نتیجه گیری

همانطور که گفتیم، یک استراتژی محتوای محکم و یکپارچه (به همراه بازاریابی محتوای ارزشمند)  می‌تواند در گسترش تجارت شما نقشی تعیین‌کننده داشته باشد؛ پس بهتر است مطمئن شوید که استراتژی محتوای شما پیش از اجرای بازاریابی محتوا، به خوبی پایه گذاری شده باشد.

از همین امروز شروع به برنامه ریزی و تدوین استراتژی محتوا برای خود کنید. نتیجه داشتن محتواهای هدفمند و نتایج قابل اندازه‌گیری خواهد بود. من شک ندارم که شما با مشاهده نتایج بازاریابی محتوای خود، با پشتوانه استراتژی محتوا، شگفت‌زده خواهید شد.


آموزش بازاریابی محتوا و استراتژی محتوا (تکنیک ها و روشها)

✔ استراتژی محتوا     ✔ راهنمای مطالعه درسها    
 

 

روش های بازاریابی محتوا و استفاده از استراتژی محتوا برای شبکه های اجتماعی و رسانه های دیجیتال
 

متمم از نخستین روز راه‌اندازی بر این باور بوده است که عصر امروز، عصر محتوا است و استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا را باید نه به عنوان یکی از گزینه‌ها، بلکه به عنوان بهترین گزینه و شاید گاهی تنها گزینه برای ارتباط با مشتریان و مخاطبان، در نظر گرفت.

باور داریم که در دوران جدید، مباحثی مانند تبلیغات، روابط عمومی و حضور در شبکه های اجتماعی، نه به عنوان شاخه‌هایی دارای هویت مستقل، بلکه به عنوان زیرمجموعه‌ی کوچکی از دانش استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا مورد توجه قرار می‌گیرند.

  • مخاطبان درس استراتژی و بازاریابی محتوا
  • پیش نیازها و درس‌های مکمل استراتژی و بازاریابی محتوا 
  • روش پیشنهادی برای مطالعه این درس
  • برخی از منابع و مراجع مربوط به استراتژی محتوا و روشهای بازاریابی محتوا

درس استراتژی محتوا و روش های بازاریابی محتوا برای چه کسانی مفید است؟

ما در زمان تدوین طرح اولیه‌ی این درس، سه گروه مخاطب را (به ترتیب اولویت) در نظر گرفته‌ایم:

  • گروه اول: کسانی که قرار است در محیط کسب و کار خود، در موقعیت یک  استراتژیست محتوا  فعالیت کرده و یا روش های بازاریابی محتوا را به صورت جدی مورد استفاده قرار دهند.
  • گروه دوم: مدیران و سرپرستانی که شاید حوزه‌ی کاری آنها فراتر از بحث بازاریابی و تبلیغات و سایر بحثهای مرتبط با استراتژی محتوا باشد، اما  ترجیح می‌دهند زبان مشترکی با فعالان حوزه محتوا در سازمان خود (یا شرکتهای پیمانکار) داشته باشند  و مطمئن شوند که برنامه ها و استراتژی‌هایی که برای تولید محتوا و ارائه محتوا تدوین و اجرا می‌شود، با خواسته های آنها هم‌راستا است.
  • گروه سوم: کسانی که شاید هرگز به صورت مستقیم و عملیاتی با بحث بازاریابی محتوا یا استراتژی محتوا و یا فلسفه محتوا درگیر نشوند، اما می‌خواهند از طریق  آشنایی کلی با این حوزه ، درک بهتری از دنیای اطراف خود، اقتصادهای جدید در حال شکل‌گیری و روندهای آتی حوزه آموزش، اطلاع رسانی و تبلیغات، پیدا کنند.

پیش نیازها و درس‌های مکمل بحث استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا

ما پیش‌نیاز اجباری برای این درس در نظر نگرفته‌ایم. اما پیشنهادمان این است که حتماً برای مطالعه‌ی درس‌های سواد دیجیتال وقت بگذارید.

برای یادگیری استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا، لازم است برخی مفاهیم اولیه‌ی دنیای دیجیتال را بشناسید (مثلاً HTML، مفهوم URL، کاربرد کوکی، اصول و مبانی نسل دوم وب، دیتا و متادیتا و اصطلاحات و مفاهیم مشابه).

تولید محتوا هم درس دیگری است که باید برایش وقت بگذارید و با اطمینان می‌توان گفت بدون آشنایی با اصول کلی تولید محتوا، هرگز در تدوین استراتژی محتوا و طراحی برنامه‌های بازاریابی محتوا موفق نخواهید بود.

درس‌های دیگری هم وجود دارند که می‌توان آن‌ها را به عنوان مکمل در نظر گرفت. به عنوان مثال، درس‌های مدیریت بازاریابی و مدیریت ستراتژیک در این دسته قرار می‌گیرند.

شما نمی‌توانید بگویید من استراتژی محتوا می‌دانم، اما با استراتژی آشنا نیستیم؛ یا این‌که بگویید تخصص من بازاریابی محتوا است، اما بازاریابی را نمی‌شناسم.

درس دیگری هم هست که واقعاً می‌تواند به موفقیت شما در حوزه‌ی محتوا کمک کند: سیستم‌های کنترل مدیریت.

چون پس از یادگیری مفاهیم کنترل، می‌توانید شاخص‌های بهتری تعریف کنید و عملکرد خود را در حوزه‌ی محتوا بهتر بسنجید.

استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا چگونه به هم ربط پیدا می‌کنند و در کنار تولید محتوا قرار می‌گیرند؟

روش پیشنهادی متمم برای مطالعه‌ی این درس

 

در صورتی که قصد دارید این درس‌های استراتژی محتوا و روش های بازاریابی محتوا را به صورت کامل و دقیق مطالعه نموده و بحث تولید محتوا و مفاهیم مرتبط با آن را به خوبی درک کنید، پیشنهاد متمم این است که گام‌های زیر را به ترتیب طی کنید.

گام اول | آشنایی با تعریف محتوا

نخستین گام در آشنایی با استراتژی محتوا و یادگیری بازاریابی محتوا، آشنایی با مفهوم محتواست. به همین علت ما یک درس را به تعریف محتوا اختصاص داده‌ایم و در آن درس، سه ویژگی اصلی برای محتوا در نظر گرفته‌ایم:

  • محتوا ساختار دارد.
  • مخاطب محتوا انسان است.
  • محتوا ویرایش‌پذیر است.

پیشنهاد می‌کنیم حتماً قبل از مطالعه‌ی درس‌های دیگر، فرصت کوتاهی را به مطالعه‌ی این درس اختصاص دهید:

 تعریف محتوا چیست؟

گام دوم | هدف از تولید محتوا چیست؟

با وجودی که ما درس‌های مربوط به تولید محتوا و روش تبدیل شدن به کارشناس تولید محتوا را در قالب یک مجموعه‌ی جداگانه ارائه کرده‌ایم، اما ناگزیر بوده‌ایم یک درس پایه‌ی مربوط به تولید محتوا را به عنوان زیرمجموعه‌ی استراتژی محتوا بگنجانیم و توضیح بدهیم که معمولاً محتوا با چه هدف‌هایی تولید می‌شود.

سه گزینه‌ی اصلی مد نظر ما به شرح زیر است:

  • تولید محتوا برای مصرف داخلی سازمان
  • تولید محتوا به صورت پروژه‌‌ای برای کمک به فروش یک محصول خاص (تا حدی مرتبط با بازاریابی محتوا)
  • تولید محتوا به عنوان یک فرایند عملیاتی و دائمی (که در این‌جا وظیفه‌ی استراتژیست محتوا پررنگ می‌شود)

بسیاری از کسانی که وارد حوزه‌ی محتوا می‌شوند، محتوا را از جنس بازاریابی محتوا و به عنوان بازوی دیجیتال مارکتینگ می‌بینند. مطالعه‌ی این درس باعث می‌شود که دید گسترده‌تری نسبت به کاربردهای محتوا داشته باشید:

 هدف از تولید محتوا چیست؟

گام سوم | تعریف استراتژی محتوا و تفاوت آن با بازاریابی محتوا

بسیاری از کسانی که در زمینه‌ی محتوا کار می‌کنند – خصوصاً اگر خود را فعال دیجیتال مارکتینگ بدانند -دو واژه‌ی استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا را تقریباً به شکل مترادف به‌کار می‌برند.

ما نمی‌خواهیم در این زمینه وسواس افراطی نشان دهیم و مادامی که خودمان بدانیم از چه حرف می‌زنیم و از چه می‌شنویم، دیگر مهم نیست که چه نامی بر روی آن بگذاریم.

بنابراین، در قالب سه درس، به تعریف بازاریابی محتوا و استراتژی محتوا و تفاوت‌هایشان پرداخته‌ایم و پس از مطالعه‌ی این سه درس، دیگر به این بحث بازنمی‌گردیم و شما را درگیر این تفاوت‌ها نمی‌کنیم.

سه درسی که در این زمینه نظر گرفته‌ایم به شرح زیر است:

 بازاریابی محتوایی چیست؟

 استراتژی محتوا چیست؟ استراتژیست محتوا چه می‌کند؟

 دقیق‌ترین تعریف استراتژی محتوا چیست؟

خواندن درس اول و دوم را حتماً توصیه می‌کنیم. اما درس سوم، صرفاً گردآوری چند تعریف از کتاب‌ها و منابع مختلف است. اگر مدرس این حوزه هستید یا می‌خواهید به یک متخصص استراتژی محتوا تبدیل شوید، خواندن این درس برایتان مفید خواهد بود.

اما اگر حساسیت چندانی بر روی تعاریف دقیق ندارید، می‌توانید از روی درس سوم (دقیق‌ترین تعریف استراتژی محتوا) عبور کنید و آن را نخوانید.

گام چهارم | بازاریابی درونگرا و بازاریابی برونگرا

می‌توان گفت کلیدی‌ترین بحث در بازاریابی محتوا، تشخیص تفاوت بازاریابی درونگرا و بازاریابی برونگراست. اساساً اگر به بازاریابی درونگرا اعتقاد نداشته باشید، لازم نیست به سراغ محتوا و بازاریابی محتوایی بروید.

قبل از گسترش تکنولوژی دیجیتال و فضای اینترنت و وب (خصوصاً وب ۲.۰) و شبکه های اجتماعی، تصوری از بازاریابی درونگرا وجود نداشته و معمولاً این کسب و کارها بودند که به زور و زحمت، محصول خود را به بازار تحمیل می‌کردند.

جالب این‌جاست که بسیاری از کسانی که در سال‌های اخیر در فضای دیجیتال فعال شده‌اند، هم‌چنان با همان روش در حال تبلیغ آزاردهنده‌ی محصولات خود هستند و هرگز از زیرساخت ایجاد شده، برای کشاندن مشتری به سمت محصول (و نه تحمیل و تبلیغ محصول برای مشتری) استفاده نکرده‌اند.

پس از معرفی بازاریابی درونگرا و بازاریابی برونگرا خواهید دید که بازاریابی برونگرا هنوز هم کاربرد دارد؛ اما قرار نیست تمام توان و انرژی و منابع ما را در اختیار بگیرد. بلکه صرفاً بخشی از کمپین‌های حرفه‌ای را به خود اختصاص می‌دهد.

با توجه به این توضیحات، لطفاً دو درسی را که به بازاریابی برونگرا و درونگرا اختصاص داده شده با دقت بخوانید و از روی آن‌ها سریع عبور نکنید:

 بازاریابی درونگرا چیست؟

 بازاریابی برونگرا چیست؟

گام پنجم | مشتری و نقشه سفر مشتری

ما در زمینه‌ی شناخت مشتری و نقشه سفر مشتری سه درس داریم.

درس اول به پرسونای مشتری یا پرسونای مخاطب اختصاص دارد و در‌ آن تأکید کرده‌ایم که همه‌ی مشتریان را نمی‌شود به یک چشم دید. منابع شما محدود است و چاره‌ای نیست جز این‌که تصویری از یک یا چند مشتری هدف تعریف کرده و برای تأمین رضایت و ترغیب آن‌ها کار کنید.

این کار بسیار شبیه به همان مفهومی است که در مدیریت بازاریابی با عنوان بخش بندی بازار انجام می‌شود. در واقع شما با تعریف پرسونا دو کار مهم انجام می‌دهید:

  • جامعه هدف خود را محدود می‌کنید.
  • برای شناخت عمیق‌تر جامعه‌ هدف خود تلاش می‌کنید.

درس دوم به قیف بازاریابی محتوا اختصاص دارد. قیف بازاریابی محتوا بر اساس مفهوم قیف فروش تعریف شده است.

این مدل بسیار ساده است و ممکن است به نظرتان چندان مفید نیاید. اما اگر روشی برای تعریف مسیر مشتری از لحظه‌ی آشنایی تا خرید ندارید، مطمئن باشید همین مدل ساده می‌تواند نگاه و عملکرد شما را متحول کند. بنابراین از کنارش به سادگی عبور نکنید.

اما بعد از آشنایی با قیف بازاریابی محتوا، ما درسی را به نقشه سفر مشتری اختصاص می‌دهیم تا با مدل‌های پیچیده‌تر و عمیق‌تر هم آشنا شوید. روزی که بتوانید نقشه سفر مشتری را به خوبی به‌کار بگیرید و از تمام ظرفیت‌هایش استفاده کنید، دیگر به مدل‌هایی مانند قیف بازاریابی نیاز نخواهید داشت:

 نقشه سفر مشتری

گام ششم | مطالعه‌ی سایر درس‌ها (درس‌های تکنیکی)

بعد از طی کردن گام‌های قبل، به درس‌های تکنیکی در زمینه‌ی بازاریابی محتوا و استراتژی محتوا می‌رسید.

این درس‌ها را می‌توانید به سلیقه‌ی خودتان بخوانید و الزامی نیست که حتماً ترتیب پیشنهادی متمم را رعایت کنید.

برخی از منابع و مراجع درس استراتژی محتوا و روش های بازاریابی محتوا

موارد زیر، منابع اصلی مورد استفاده ما در درس بازاریابی و استراتژی محتوا هستند.

طبیعتاً در طول درس‌ها ممکن است بسته به موضوع، به صورت موردی از منابع یا سایت‌های دیگر هم استفاده شود که در همان درس، لینک آن منابع نیز قرار خواهد گرفت.

 کتاب بازاریابی محتوایی (جو پولیتزی)

 کتاب استراتژی محتوا برای وب نوشته‌ی کریستینا هالورسون

 Content Inc (Joe Pulizzi)

 The Content Machine (Michael Bhaskar)

 Content Rules (Ann Handley)

 Clout – The Art and Science of Influential Web Content (Colleen Jones)


https://motamem.org/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DA%98%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D8%AA%D9%88%D8%A7-%D9%88-%D8%AA%DA%A9%D9%86%DB%8C%DA%A9-%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7/
https://www.novin.com/blog/content-strategy-vs-content-marketing/

https://www.searchenginejournal.com/content-marketing-vs-content-strategy/349392/
https://modirebartar.com/


مزایا و معایب فریلنسری چیست؟

۱۴۲ بازديد

در سال‌های اخیر به دلیل گسترش و توسعه بیش از حد اینترنت و فضای وب، بستر مناسبی برای افراد زیادی پدید آمده است تا بتوانند به راحتی و بدون نیاز به حضور فیزیکی در شرکت‌ها و مجموعه‌ها، کسب درآمد داشته باشند.

هر فردی خیلی راحت می‌تواند در هر نقطه‌ای که باشد و فقط با دسترسی به اینترنت با افراد مختلفی که نیاز به همکاری با نیرویی به صورت دورکاری دارند، ارتباط داشته باشد و پروژه‌های مختلفی را بر اساس نیاز آن‌ها و مهارت خود انجام دهد که به آن آزادکاری یا فریلنسرینگ می‌گویند.

 

فریلنسر کیست؟

فریلنسر به شخصی می‌گویند که بدون نیاز و بدون وابستگی به شرکت مدیر برتر ، سازمان و یا کسب و کار دیگری، حرفه و تخصص خود را به صورت جداگانه و فردی برای مجموعه‌های مختلف انجام می‌دهد و با توجه به تخصص خود و یا نیاز مجموعه‌ها، کارفرمای خود را در هر زمانی که بخواهد عوض می‌کند. همچنین می‌تواند در یک لحظه چندین کارفرما داشته باشد.

فریلنسر می‌تواند یک شغل تمام وقت و یا پاره وقت برای خود داشته باشد و در هر مکان و هر زمانی کار خود را انجام دهد.

برخی فریلنسرها توسط شرکت‌ها و مجموعه‌های مختلف به هم معرفی می‌شوند و برخی دیگر از طریق وب‌سایت‌ها و انجمن‌ها، فعالیت می‌کنند.

مقاله مرتبط: کسب درآمد از اینترنت با 14 راه پولساز و بدون نیاز به سرمایه

 

مزایای فریلنسرینگ

  1. آن‌ها مدیر خودشان هستند، آزادانه برای خود کار می‌کنند، کسی نظارت مستقیم بر کار آن‌ها ندارد و در هر زمانی از روز که بخواهند می‌توانند کار خود را انجام دهند، حتی نیمه‌های شب.
  2. در هر مکانی که دوست داشته باشد می‌تواند کار خود را انجام دهد.
  3. می‌تواند یک درآمد دلخواه و مشخص را برای خود تعیین کند و در هر ماه با توجه به نیاز شخصی خود، درخواست پروژه و انجام کار دهد.
  4.  نیاز به رفت و آمد به محل کار ندارند
  5. زمان انجام کار برایشان انعطاف‌پذیر است
  6. عوامل مزاحم برای‌شان وجود ندارد
  7.  به کارهای روزانه و شخصی خود می‌توانند برسند
  8. توانایی بروز خلاقیت دارند
  9. اختیار عمل بالا دارند
  10. تنوع کاری بالا دارند

 

فریلنسر

 

نحوه شروع کار به عنوان یک فریلنسر

  • برای اینکه کسی بتواند به عنوان یک فریلنسر کار کند، باید توانمندی‌ها و مهارت‌هایی جهت ارائه به مشتریان احتمالی خود، داشته باشد.
  • بعد از اینکه مهارت و شغل خود را انتخاب کرد، باید از طریق یک برنامه مربوط به کسب و کار، سایت‌های اینترنتی و یا حتی از طریق صفحات مجازی، کارش را معرفی کند.
  • وب‌سایت‌هایی وجود دارند که به افراد این فرصت را می‌دهند تا خود و مهارت‌هایشان را معرفی کنند و نمونه کارهایشان را در آنجا ثبت کنند تا کارفرمایان بتوانند آن‌ها را بر اساس نیازهای مجموعه خود انتخاب نمایند.
  • آن‌ها می‌توانند در همه شبکه‌های اجتماعی کارشان را معرفی کنند، اما یک پروفایل لینکداین می‌تواند بسیار مفید باشد چون به عنوان یک رزومه آنلاین برای آن‌ها عمل می‌کند. باید به این نکته توجه داشت که کارفرمایان حرفه‌ای از لینکداین استفاده می‌کنند، چون منبع خوبی برای پیدا کردن کارهای انجام شده توسط یک فریلنسر می‌باشد.
  • هر فریلنسر نیازمند یک شماره موبایل یا شماره تلفنی است که مختص به کارش باشد و بتواند در اختیار کارفرمایان قرار دهد.
  • یک کارت ویزیت با طراحی مناسب نیز می‌تواند در دریافت پروژه‌های متعدد برای آن‌ها مفید باشد.

با مطالعه و فراهم کردن موارد گفته شده و کشف مهارت‌های شخصی، هر کسی می‌تواند یک فریلنسر موفق باشد.

 

فریلنسرها چگونه به موفقیت می‌رسند؟

شخصی که به عنوان یک فریلنسر فعالیت می‌کند، می‌تواند برای خود کار کند و در آن واحد چندین کارفرما داشته باشد. برای اینکه کسی بتواند یک فریلنسر خوب باشد، لازم است بازاریابی را هم بلد باشد تا بتواند با بازاریابی، پروژه‌های مختلفی را کسب کند. البته در ابتدا لازم است یک رزومه کامل از توانمندی‌ها و مهارت‌هایش آماده کند و بهتر است که نمونه‌های کاری و تجربه‌های کاری او نیز در این رزومه باشند.

 

1. مهارت‌های خود را با کاری که انجام می‌دهند، تطابق دهند

فریلنسر باید به عناوین کاریابی‌ها نگاه کند و ببیند که اجرای پروژه‌های کارفرمایان به چه مهارت‌هایی نیاز دارد. آن‌ها را لیست کرده و با مهارت‌های خود بسنجد و ببیند که کدام یکی از آن‌ها با مهارت‌های او همخوانی دارند.

 

2. به بازار کار توجه کنند

یک فریلنسر ممکن است خیلی از کارهای موجود را بتواند انجام دهد، اما لازم است کاری را انتخاب کند که بازار هدف بیشتری دارد. اگر تمایل داشته باشد که فریلنسری تمام وقت شود، به دنبال کاری برود که افراد بیشتری به آن نیاز دارند و همچنین پول بیشتری برای این‌کار پرداخت می‌کنند.  در نتیجه قبل از شروع کار، لازم است که تحقیقات خود در مورد بازار هدف را به صورت کامل انجام دهد.

 

3. برنامه‌ریزی کلی داشته باشند

اولین کاری که برای شروع نیاز است، داشتن یک برنامه جامع می‌باشد. شاید فریلنسر قبل از شروع کارش برنامه‌هایی در ذهش ترسیم کرده باشد و بخواهد بر اساس آن پیش برود، اما لازم است برای اینکه برنامه‌هایش به صورت کامل اجرا شوند، آن‌ها ‌را روی کاغذ پیاده کند. با مشخص کردن برنامه کاری بر روی کاغذ، می‌تواند زمانبندی‌ها، چالش‌ها و ابزار مورد نیاز و ... را مشخص کرده و با خیال آسوده به سراغ پروژه‌‌اش برود.

 

فریلنسر

 

4. برنامه روزانه مشخص تعیین کنند

یک فریلنسر برای موفقیت در شغل خود، لازم است برای انجام کارها زمان‌های مشخصی را از قبل در نظر بگیرد، مثلاً اینکه چه روزهایی در هفته تصمیم دارد کار کند و چه ساعت‌هایی در روز. سپس بعد از تعیین زمان‌های خالی برای انجام کارهایش، می‌تواند پروژه خود را آغاز کند.

 

5. ابزارهای لازم برای انجام کار را تهیه کنند

اگر شخصی بخواهد به عنوان یک نویسنده فعالیت خود را آغاز کند، در نتیجه به یک کامپیوتر و یک اینترنت خوب نیازمند است و اگر عکاس است پس لازم است یک دوربین عکاسی مناسب داشته باشد. باید به این نکته توجه کند که اگر قبل از فراهم کردن ابزارهای مورد نیاز، پروژه‌ای را به دست بگیرد، قطعاً به مشکل بر می‌خورد.

 

6. خود را به یک برند تبدیل کنند

یک فریلنسر باید خودش را تبلیغ کند و در اصل خود را به عنوان یک کالا تصور کند که باید به فروش برسد. برای این منظور چه کاری باید انجام دهد؟ نقاط قوت و برتری‌های خود نسبت به رقبایش را پیدا کند و به وسیله آن‌ها خودش را از دیگران متمایز سازد. عملکرد و کیفیت کارش بهتر است؟ سرعت عمل بالاتری دارد؟ از هر ویژگی بهتری که نسبت به دیگران دارد برای برندینگ خودش استفاده کند و آن‌ها را در رزومه، فضای مجازی و کارت ویزیتش مشخص کرده و روی این موارد بیشتر مانور دهد. این ویژگی‌ها و برتری‌های او، به عنوان برند شخصی‌اش شناخته می‌شوند.

 

فریلنسر

 

7. فرصت‌ها را دریابند

اگر شخصی به تازگی یک فریلنسر شده‌ است، لازم است برای پیشرفت در کارش پروژه‌های بیشتری بگیرد. پس ناچار است که قیمت‌های پایین‌تری پیشنهاد بدهد و پروژه‌ها را در زمان کوتاه‌تری تحویل دهد و یا حتی در اوایل کارش، داوطلب ارائه یک کار به صورت رایگان باشد. این‌کار می‌تواند کمک کند تا افراد بیشتری او را بشناسند و به کار کردن با او ترغیب شوند.

 

8. از ظرفیت فضای مجازی استفاده کنند

امروزه اکثر افراد در فضای مجازی حضور دارند و هر یک به گونه‌ای فعالیت می‌کنند، در نتیجه لازم است فریلنسرها، شبکه‌های اجتماعی مخصوصی برای کارشان داشته باشند و برند خودشان را در این فضا تبلیغ کنند. در ضمن نباید فراموش کرد که آن‌ها باید در فضای مجازی به روز باشند.

مقاله مرتبط: 10 روش ثابت شده افزایش درآمد از طریق شبکه های اجتماعی

 

9. کار را با چنگ و دندان به دست آورند

برای اینکه یک فریلنسر موفق بود، نباید به داشتن یک وب‌سایت و همچنین فعالیت در فضاهای مجازی اکتفا کرد. باید برای گرفتن پروژه‌های مختلف جنگید و از رقبا جلو افتاد. لازم است که بیشتر جستجو کرده و کارهای بیشتری را پیدا کنند. در غیر این صورت نباید انتظار داشته باشند که کارها به سمت آن‌ها سرازیر شوند.

 

10. در طی انجام کار دلسرد نشوند

افراد برای شروع کار می‌توانند از وب‌سایت‌های ویژه‌ای که برای فریلنسرها وجود دارد شروع کنند و اگر در طول یک مدت مشخص، کاری به آن‌ها ارجاع نشد دلسرد نشده و تلاش خود را بیشتر کنند. فریلنسرها برای اینکه به هدفشان برسند باید این مراحل را پشت سر بگذارند و دایره جستجوی خود را گسترش دهند.

 

11. در شروع کار قانع باشند

برای شروع کار، باید به کارهای کوچک با دستمزد پایین هم راضی بود. برای اینکه شهرت و اعتبار پیدا کنند و بتوانند کارهای بیشتری دریافت کنند و در نتیجه درآمدشان را افزایش دهند، لازم است پروژه‌های کوچک را نیز قبول کرده و با انجام همین کارهای کوچک، علاقه‌شان به کار را به کارفرمایان نشان دهند.

 

12. هیچ وقت بیکار نباشند

برای اینکه در کار فریلنسرینگ موفق شد، باید همیشه کار کرد، حتی در زمان‌های بیکاری. اگر پروژه‌ای در دست ندارند نباید بیکار بمانند و در این فرصت در همایش‌های مختلف شرکت کنند، یک کار جدید هم سو با تخصص‌شان را در دست بگیرند تا هم خودشان را بسنجند و هم بتوانند از آن به عنوان رزومه و نمونه کاری استفاده کنند.

حتی در این فرصت می‌توان در نمایشگاه‌های مختلف شرکت کرد و خود را معرفی کرد، به دیدن مشتری‌های خود رفته و خودشان را به آن‌ها نشان دهند، با آن‌ها تماس بگیرند و اشتیاق‌شان را برای انجام کار نشان دهند.

 

فریلنسر

 

 

13. انتقاد پذیر باشند

برای اینکه فریلنسر موفقی شوند باید انتقاد پذیر بوده و ایرادهایی که به کار گرفته می‌شود را پذیرفته و در جهت اصلاح آن‌ها تلاش کنند.

 

14. چهره خوبی برای برندشان بسازند

همیشه باید سعی کنند که مشتریانشان را از خود راضی نگه داشته و همیشه آن‌ها را برای خود حفظ کنند، حتی زمانی که پروژه آن‌ها تمام شده باشد. زیرا ممکن است از طرف آن‌ها به افراد دیگری معرفی شوند و یا حتی در آینده خود آن‌ها دوباره به سراغ‌شان بیایند.

 

15. کارها و زمان‌شان را درست مدیریت کنند

برخی از افراد فکر می‌کنند که وقتی فریلنسر هستند و خودشان مدیر خود هستند، دیگر نیازی نیست که ساعت کاری منظمی داشته باشند، اما بهترین کار این است که یک مدیر دقیق برای کار خودشان بوده و زمان کار و استراحت خود را از قبل مشخص کنند تا بر مبنای آن بتواند تعیین کنند که چه مقدار کار می‌توانند انجام دهند و بر اساس زمان‌های کاری آزاد خود، مشخص کنند که با چند کارفرما می‌توانند همکاری کنند. میزان حقوق درخواستی خود را بر اساس پروژه و یا ساعت کارکرد محاسبه کرده و سپس بر اساس ارقام کاری رقبایشان، پیشنهاد خود را مطرح کنند.

 

16. به روز بودن را اولویت قرار دهند

باید سعی کنند نرم افزارهای جدید را شناسایی کرده و با بکارگیری به موقع آن‌ها، کارهایشان را تسریع ببخشند.

 

17. "نه گفتن" را تمرین کنند

اگر برای انجام یک کار فرصت کافی ندارند، به هیچ وجه آن‌را قبول نکنند و به سادگی بگویند نه، چون اگر یک کار را قبول نکنند خیلی بهتر از این است که  کار را پذیرفته ولی نتوانند سر زمانی که قول داده‌اند آن‌را تحویل دهند.

 

18. یک وب‌سایت یا وبلاگ برای خود طراحی کنند

در عصر اینترنت، داشتن یک وب‌سایت برای هر کسب و کاری نیاز است، این کار نه تنها فریلنسر را به بازار کار معرفی می‌کند، بلکه باعث می‌شود از او به عنوان یک آدم حرفه‌ای یاد کنند.

 

فریلنسر

 

19. وب‌سایت خود را مرتب به‌روزرسانی کنند

فریلنسر نباید تنها به ساختن یک وب‌سایت بسنده کند؛ برای اینکه اعتبار سایت خود را بالا ببرد و همچنین در بهینه بودن آن در موتورهای جستجو تأثیرگذار باشد، لازم است آن‌را به صورت مرتب به روزرسانی کند.

بیشتر بدانید:  10 ویژگی که یک وب سایت خوب باید داشته باشد

 

20. طوری با مشتری خود رفتار کنند که انگار فقط یک مشتری دارند

فریلنسرها باید خوش قول بوده و کار مشتری خود را به موقع تحویل دهند تا مشتری بداند که برای کارش ارزش قائل هستند و با دلسوزی کار او را انجام می‌دهند. سعی کنند کار را به گونه‌ای به مشتری تحویل دهند که او احساس رضایت کامل از کار داشته باشد.

مقاله مرتبط: 7 روشی که می‌توانید با آن‌ها مشتریان ثابت بیشتری جذب کنید

21. صبور بودن را فراموش نکنند

شاید زمانی پیش بیاید که مجبور شوند کاری را حتی بیش از 5 بار ویرایش کنند تا مشتری به رضایت برسد، در این شرایط باید کاملاً صبور باشند و با آرامش کارشان را انجام دهند و تلاش کنند که زودتر به نتیجه مطلوب برسند.

 

نکاتی که درباره فریلنسرینگ باید بدانید

  • فریلنسرها به استقلال خود افتخار می‌کنند. ولی در واقع حقیقت این است که استقلال تنها مزیت خود اشتغالی نیست. آزادی در انتخاب مردم یا کسب و کارهایی که برای آن‌ها کار می‌کنند، انتخاب اینکه چه کاری را انجام دهند، با چه کسانی کار کنند و چه زمان‌هایی کار کنند، از ویژگی‌های اصلی فریلنسریگ می‌باشد. همچنین آن‌ها آزادند که شرایط قرارداد را نیز تغییر دهند.
  • شناسایی و تلاش برای انجام پروژه‌هایی که از آن‌ها لذت می‌برند و همچنین همکاری کردن با افرادی که به آن‌ها احترام می‌گذارند و به آن‌ها پاداش می‌دهند، یکی دیگر از مزایای فریلنسر بودن می‌باشد و می‌تواند در میزان موفقیت آنها تاثیر بسزایی داشته باشد.
  • باید با خودشان تکرار کنند که "من می‌خواهم با افراد و شرکت‌هایی کار کنم که باعث موفقیت من می‌شوند" و البته به همان اندازه نیز مهم است که آن‌ها هم در راستای موفقیت مشتریانشان تلاش کنند. این معادله بر اساس معاملات منصفانه، ارتباطات روشن و احترام متقابل شکل می‌گیرد.
  • هر فریلنسر مسئول سطح تعاملات خود با دیگران است، چه در زندگی واقعی و چه در شبکه‌های اجتماعی. اگر آن‌ها افراد موجود در شبکه خود را دوست ندارند یا احترامی که می‌خواهند را از آن‌ها دریافت نمی‌کنند یا از این ارتباط لذت نمی‌برند، این انتخابی است که خودشان در فعالیت‌های روزانه خود انجام می‌دهند. آن‌ها بایستی کنترل سیستمی که در آن به عنوان فریلنسر مشغولند را به دست بگیرند.
  • اگر فریلنسر متوجه شود که مشتریان طرف معامله با او، به طور مرتب و به هر نحوی موجب اضطرابش می‌شوند، وقت آن است که رویکرد خود را دوباره بررسی کند.

نکته: فریلنسر باید توجه داشته باشد که اگر به طور مرتب از مشتریانش آسیب دید، حتماً اشتباهی در استراتژی خودش وجود دارد و این مشکل فقط مربوط به مشتریان نیست.

 

فریلنسر

 

  • شرکت در کنفرانس‌های روانشناسی به آن‌ها در کارشان انرژی و روشنگری می‌بخشد.
  • ارسال نوشته‌های تشکرآمیز، بهترین ابزار موجود برای حفظ مشتری و توسعه کسب و کار است، زیرا قدردانی همیشه خوب و سازنده است.
  • خلاق بودن برای تکمیل موفقیت و رضایت در کسب و کار آن‌ها، کاملاً ضروری است.
  • باید تلاش کنند که از کانال‌های رسمی و یا غیررسمی، هر روز چیز جدیدی یاد بگیرند.
  • همیشه باید از ایده‌ها و تشکیلات شرکت‌هایی که شانس کار کردن با آن‌ها را پیدا می‌کنند، الهام بگیرند.
  • اگر آن‌ها کار خود را به درستی انجام ندهند، مشتریان هم کارشان را به درستی انجام نخواهند داد.
  • هرگز مسائل منفی شغلی را به خود نگرفته و آن‌را شخصی نکنند.
  • در طول کار هر فریلنسر، قطعاً زمان‌هایی پیش می‌آید که مشتریان پولدار و بزرگی را از دست بدهند. پس باید از لحاظ ذهنی و مالی آمادگی برخورد با این مساله را داشته باشند. پول‌هایی را برای روز مبادا و پرداخت قبوض و صورتحساب کنار بگذارند.
  • هرگز نمی‌توان راهی را به عنوان بهترین راه کسب و کار برای یک فریلنسر مشخص کرد. آن‌ها باید کارهایی را که به دردشان می‌خورند، پیدا کنند. همچنین باید به درس‌هایی که در طول فعالیت در این حرفه یاد می‌گیرند، توجه کنند. این درس‌ها شامل تجربیات متنوع بوده و به معنی شکست و موفقیت است.
  • ارجاع کار از کارفرما به فریلنسر، فعالیت را برای آن‌ها ساده‌تر و سودآور‌تر می‌کند، اما این موضوع یک شبه، به طور تصادفی یا صرفاً به خاطر استعدادهای آن‌ها اتفاق نمی‌افتد.
  • هیچ‌گاه نباید بر روی کیفیت کار با کسی مذاکره کرد. چون این وظیفه هر فریلنسر است که کار با کیفیت انجام دهد و تنها زمان تحویل و هزینه قابل مذاکره می‌باشد.
  • فریلنسرها هر ساله در این بازی بهتر می‌شوند. در واقع گرفتن تصمیمات خوب بیشتر و تصمیمات بد کمتر خود شبیه یک مسابقه است.
  • بهترین چیز در جهان، داشتن روابط دراز مدت با مشتریانی است که به سادگی و راحتی برای پیشبرد کارهایشان هزینه می‌کنند. پس فریلنسرها باید تلاش خود را بر روی ارتباط پیدا کردن با این افراد متمرکز کنند.

 

آیا همه پروژه‌های فریلنسرها به موفقیت ختم می‌شود؟

مشتری ایده‌آل از نظر یک فریلنسر، چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟ معتبر، سریع در پرداخت دستمزد، داشتن پروژه‌های بزرگ، ارائه پاداش، بازخوردهای مثبت بسیار، ارجاع کار بسیار، فعال، علاقه‌مند، پاسخگو و شخصی که کار کردن با او آسان باشد.

با این حال فریلنسرها باید به این موضوع توجه زیادی داشته باشند که کار کردن با همه مشتریان در نهایت به موفقیت ختم نخواهد شد. بدیهی است که ارتباط بین مشتری با فریلنسر انواع مختلفی دارد و یک فریلنسر با افراد زیادی در کار برخورد خواهد کرد که قطعاً نتیجه همه آن‌ها مثبت نخواهد بود.

در زیر برخی از این موارد را می‌توانید مشاهده نمایید:

  • یک مشتری که دستمزد خوبی می‌پردازد، اما دائماً منفی، آزاردهنده و یا مضطرب است.
  • یک مشتری که اگر با او کار کنند مثل توپ در همه جا صدا می‌کند، اما برای دریافت دستمزد، با او به مشکل بر می‌خورند.
  • یک مشتری که بی‌نهایت کار به یک فریلنسر ارجاع می‌‌دهد، اما 30٪ از آن‌ها قابل انجام هستند.
  • یک برند فوق‌العاده معروف که به عنوان نمونه کار برای آن‌ها عالی است، اما لایه‌های اداری و مراحل دریافت تأییدیه کار از آن‌ها، همانند باتلاق آن‌ها را در خود فرو می‌برد.

فریلنسرها مطمئناً می‌توانند نمونه‌های کاری خود را با موارد بالا مطابقت داده و متوجه شوند که رفتارهای منفی مشتریان، مانع رسیدن آن‌ها به موفقیت می‌شود. حال با توجه به موارد بالا مشخص می‌شود که برای دستیابی به موفقیت نباید منتظر پیدا شدن یک مشتری ایده‌ال بمانند و خودشان باید استراتژی‌های مناسبی برای موفقیت در نظر بگیرند.

 

فریلنسر

 

ابزارهای مورد نیاز برای ارتقای کارایی یک فریلنسر

ابزارهای اصلی مورد نیاز برای اکثر فریلنسرها، بسیار ساده هستند:

  • یک کامپیوتر و  همچنین اینترنت قابل اعتماد و دارای سرعت مناسب
  • یک سیستم پشتیبان خوب و یک تلفن

اما پس از مدتی، ابزارهای دیگری را نیز باید به داشته‌های خود اضافه کنند تا شغل آن‌ها به عنوان یک فریلنسر را آسان‌تر، بهتر و کارآمد‌تر ‌کنداین ابزارها به شرح زیر می‌باشند:

- ضبط صوت

اولین مورد از ابزارهای ضروری در لیست یک فریلنسر موفق، یک ضبط صوت دیجیتالی است. این دستگاه دارای یک گوشی است که در گوش قرار گرفته و همچنین یک پلاگین که در ضبط کننده صدا قرار می‌گیرد که برای ضبط صدای هر دو طرف یک مکالمه تلفنی، بسیار مفید است.

(مسئولیت حقوقی: حتماً در صورت لزوم برای ضبط صدا، بایستی اجازه گرفت)

 استفاده از ضبط صوت نه تنها باعث عدم نیاز به یادداشت‌ برداری‌های بسیار زیاد می‌گردد، بلکه اجازه می‌دهد که در هنگام نوشتن یک مقاله یا وبلاگ، نقل قول‌ها را به صورت کاملاً دقیق نوشت، همچنین برای فریلنسرهایی که به عنوان تولید کننده محتوای بازاریابی، تبلیغات یا وب فعالیت می‌کنند، باعث صحیح به کار بردن زبان مشتری می‌گردد. وجود این قابلیت‌ها است که فریلنسرها را به سمت جدیدترین ابزارها سوق می‌دهد.

- نرم افزار رونویسی خودکار

شاید در اولین بار استفاده از نرم افزار رونویسی خودکار، حس خوبی به شخص دست ندهد و وقت زیادی از او به نسبت زمانی که خودش تایپ می‌کند، بگیرد. اما با جستجو و امتحان کردن نرم افزارهای جدید، می‌توان نرم افزار محبوب و مناسب خود را پیدا کرده و به جای اینکه زمان زیادی صرف تایپ کردن پروژه کند، بتواند پروژه‌های بیشتری گرفته و درآمد بالاتری بدست آورد.

- موسیقی

شاید کار کردن در هنگام گوش دادن به موسیقی که در آن شعر وجود دارد مقدور نباشد، اما گوش دادن به موسیقی‌های بی‌کلام می‌تواند تأثیر خوبی داشته باشد و بتوان با آرامش بیشتری کار خود را انجام داد.

 

فریلنسر

 

پردرآمدترین کارها برای فریلنسرها

1. وکیل و کارشناس حقوقی

اگر شخصی در رشته حقوق تحصیل کرده‌ و می‌خواهد به عنوان یک وکیل به کار خود ادامه دهد، اما تمایل ندارد که به صورت تمام وقت کار کرده و یا حتی هنوز شرکت و مؤسسه‌ای را پیدا نکرده‌ است که در آنجا استخدام شود، نباید ناامید شود. خیلی از افراد هستند که برای انجام کارهای قانونی خود نیاز به شخصی دارند که به آن‌ها کمک کند و وکالت آن‌ها را به عهده بگیرد که این موضوع کمک می‌کند تا شخص بتواند به صورت شخصی و آزادانه با آن‌ها کارکند.

 

2. برنامه نویس و طراح سایت

برای انجام طراحی سایت حتماً نیاز به این نیست که در یک شرکت مشغول به کار شد، هر شخصی می‌تواند به صورت آزادانه و با ارائه نمونه کارهای خود، پروژه‌های زیادی در این زمینه دریافت نماید چون در حال حاضر هر کسب و کاری برای توسعه نیاز به یک وب‌سایت دارد.

 

3. تولید محتوا

افرادی که مسلط به تولید محتوا و همچنین تحقیق و توسعه هستند، می‌توانند به عنوان یک فریلنسر درآمد خوبی برای خود ایجاد کنند.

مقاله مرتبط: بازاریابی محتوا چیست؛ راهنمای کامل استفاده از آن در کسب‌وکارها

 

فریلنسر

 

4. صدا پیشگی

اگر شخصی دارای صدای خوبی بوده و به این کار علاقه‌ نیز داشته باشد، می‌تواند از صدا پیشگی درامد کسب کند. برنامه‌ سازان رادیویی و تلویزیونی و همچنین شرکت‌های تبلیغاتی، ممکن است برای پروژه‌های خود با او همکاری کنند.

 

5. مترجم

بسیاری از شرکت‌ها هستند که برای ترجمه و تهیه مقالات و مطالب مورد نیاز خود برای سایت و یا شبکه‌های اجتماعی‌شان، تمایل به استخدام یک نیروی ثابت در محل کارشان ندارند و ترجیح می‌دهند که کار خود را برون سپاری کنند. در نتیجه افراد به راحتی می‌توانند به این شغل هم برای فریلنسر شدن فکر کنند.

 

6. مدرس

اگر یک معلم دوست داشته باشد که در تابستان هم به فعالیت خود ادامه دهد و کسب درآمد داشته باشد، می‌تواند با چاپ یک کارت ویزیت و یا حتی سفارش به آموزشگاه‌ها و ثبت نام در سایت‌های مختلف، در اوقات فراغت و ایام تعطیلی خود نیز تدریس کند.

 

7. کارشناس شبکه‌های اجتماعی

امروزه با پیشرفت تکنولوژی و گسترش فعالیت در شبکه‌های اجتماعی، همه شرکت‌ها و کسب و کارها در تلاش برای فعالیت بیشتر و مؤثرتر در شبکه‌های اجتماعی هستند تا با رقبایشان در یک سطح و یا حتی از آن‌ها جلوتر قرار بگیرند. خیلی از شرکت‌ها و مجموعه‌ها فردی را که به دیجیتال مارکتینگ تخصص داشته باشند در مجموعه خود ندارند و ترجیح می‌دهند بجای استخدام یک فرد به صورت تمام وقت، مدیریت شبکه‌های اجتماعی خود را برون سپاری کنند. اگر کسی در این زمینه تخصص دارد، می‌تواند به فریلنسر شدن در این شغل فکر کند.

 

8. گرافیست

در آمریکا بیشترین شغلی که برای فریلنسرها وجود دارد، گرافیک و طراحی می‌باشد، چه برای مجله‌ها و پوستر‌های چاپی و تبلیغاتی و چه طراحی‌های اینترنتی. گرافیک و طراحی شغلی است که فرد با داشتن یک کامپیوتر با کارت گرافیکی نسبتاً خوب، می‌تواند در منزل و بدون حضور فیزیکی در محل کار، از آن کسب درآمد کند.

 

فریلنسر

 

9. بازاریاب

اگر کسی به کار فروش و بازاریابی علاقه‌مند باشد و در این زمینه تبحر هم داشته باشد، می‌تواند رزومه خود را با این عنوان شغلی به شرکت‌ها و مؤسسات ارائه دهد. البته برای اینکه نتیجه کار او را ببینند، بهتر است پروژه اول را داوطلبانه و رایگان انجام دهد. بازاریاب بودن نیاز به حضور ثابت در یک مجموعه ندارد.

 

مقایسه کارمند تمام وقت بودن با فریلنسری

فریلنسرینگ، تعریف کار و محل کار را به طور چشمگیری تغییر داده است. در حال حاضر، تعداد زیادی از مردم در خانه یا خارج از محل کار خود فعالیت می‌کنند و همچنین تعداد زیادی از مردم نیز به عنوان مشاور یا پیمانکار فعالیت می‌کنند.

با افزایش رکود اقتصادی در کشورها، بسیاری از کارفرمایان به دلیل کاهش سود، اقدام به کاهش هزینه‌ها از جمله هزینه‌های استخدام کارمندان تمام وقت، نموده‌اند. علاوه بر این، پیشرفت‌های تکنولوژی باعث تسهیل کار فریلنسرها و همچنین ارتقای کیفی کار آن‌ها شده است و در نتیجه کیفیت کاری مورد نیاز کارفرمایان در همکاری با فریلنسرها هم تأمین می‌شود.

قرارداد بین کارفرمایان با فریلنسرها تا حد زیادی یک قرارداد برنده- برنده برای هر دو طرف است. کارفرمایان با کار کردن با فریلنسرها می‌توانند صرفه‌جویی مالی و همچنین کاهش مسئولیت را داشته باشند و فریلنسرها هم از این آزادی عمل استفاده می‌کنند تا بتوانند چندین کار همزمان انجام دهند و درآمد خود را افزایش دهند.

با این وجود ممکن است کارفرمایان و نیروهای کاری باشند که هر دو مخالف کار کردن به صورت دورکاری باشند. از دیدگاه این دسته از کارفرمایان، آن‌ها تعهد ضمنی که کارمند تمام وقت دارد را ترجیح می‌دهند. این دسته از نیروی کار نیز ممکن است ثبات یک کار تمام وقت را ترجیح دهند و مزایایی مانند بیمه درمانی و صندوق بازنشستگی را مطلوب و ضروری بداند.

اکنون با توجه به این دو دیدگاه‌ می‌خواهیم جوانب مثبت و منفی استخدام یک فریلنسر را بررسی کنیم.

 

مزایای استخدام فریلنسر برای کارفرمایان      

- کاهش هزینه

حتی با وجود نرخ بالاتر پرداختی‌ها به فریلنسرها، انتظار می‌رود که کارفرمایان بتوانند سالانه 20٪ تا 30٪ در هزینه‌های خود صرفه جویی کنند، زیرا فریلنسرها فاقد مزایایی مانند بیمه درمانی و بازنشستگی هستند. همچنین برای همکاری با یک فریلنسر، کارفرمایان نیازی به فضای اداری هم نداشته و می‌توانند هزینه‌های اداری خود را کاهش دهند.

 

- کاهش مسئولیت

از آنجایی که فریلنسرها استخدام نیستند، مسئولیت کارفرمایان کاهش می‌یابد. فریلنسرها حق دریافت بیمه بیکاری ندارند. کارفرمایان تقریباً هیچ مسئولیتی در قبال جبران خسارت فریلنسرها ندارند و یا به طور کلی فریلنسرها حق ندارند از چیزی شکایت کنند. همچنین اگر کارفرمایان از کار فریلنسرها راضی نباشند، می‌توانند خیلی راحت‌تر و سریع‌تر نسبت به کارمندان تمام وقت، نفرات جدیدی را جایگزین آن‌ها کنند.. این مورد در جاهایی که قوانینی خاصی برای کارکنان دارند، بسیار مفید است.

 

- دسترسی بهتر به نیروی کارآمد

با افزایش و پیشرفت سیستم‌های عامل‌ ارتباطی، کارفرمایان می‌توانند کارمندی دقیقاً مطابق با نیازشان پیدا کنند. در حال حاضر پلتفرم‌هایی مخصوص استخدام برنامه نویسان حرفه‌ای، دانشجویان، نویسندگان، طراحان، بازاریابان، حسابداران، وکلا، کارکنان فروش، مشاوران کسب و کار و غیره وجود دارند که موجب تسهیل کار برای کارفرمایان شده و آن‌ها می‌توانند به محض پیدا کردن شخصی با مهارت‌های مورد نظرشان، همکاری خود را با او شروع کنند.  

 

فریلنسر

 

- کیفیت بالاتر

فریلنسرها کارهای تخصصی خود را انجام می‌دهند، یعنی کارهایی تکراری با مشتریان تکراری. آن‌ها تلاش می‌کنند که در هر زمان بهترین کار خود را برای حفظ رابطه انجام دهند، چون فریلنسرها می‌دانند که قرارداد همیشه در صورت رضایت قابل تمدید است، در حالی که عملکرد کارکنان ممکن است دارای فراز و فرود باشد.

 

- کاهش هزینه حقوق و دستمزد کارمندان

کارفرمایان می‌توانند برای انجام پروژه‌های موقت از فریلنسرها استفاده کنند و دیگر نیازی نداشته باشند تا تعداد کارکنان دائمی خود که بعد از این پروژه به آن‌ها نیازی ندارند، را افزایش بدهند.

 

- دسترسی جهانی

شرکت‌ها به دنبال پیدا کردن افرادی خارج از محدوده جغرافیایی خود هستند تا بتوانند به کمک آن‌ها و با صرف هزینه‌های محدود، بازار‌های جدید را شناخته و فعالیت خود را توسعه دهند.

 

معایب استخدام فریلنسر برای کارفرمایان

- چند شغله بودن آنها

یک از ویژگی‌های اصلی فریلنسرها این است که آن‌ها به دنبال گسترش کسب و کار خود بوده و در نتیجه با توجه به حجم کاری‌شان گاهی ممکن است بدقولی کنند. کارفرمایان باید تلاش کنند که برنامه فریلنسر مورد نظرشان را با برنامه کاری خودشان منطبق کنند، همچنین باید همواره یک برنامه جایگزین هم برای مواقعی که فریلنسرها در دسترس نیستند داشته باشند. بسیاری از شرکت‌ها یک تیم از فریلنسرها را استخدام می‌کنند که همیشه دارای پشتیبان باشند.

 

- نامناسب بودن آنها در زمینه ارتباطات با مشتری

اگر کارفرمایی به دنبال گسترش تعداد مشتریان خود باشد، ممکن است انتخاب یک فریلنسر خوب نباشد؛ زیرا این کارکنان تمام وقت هستند که در مورد همه مسائل جاری شرکت آگاه هستند و می‌توانند این دانش را در هنگام ایجاد روابط با مشتریان به کار گیرند، پس در نتیجه همکاری با فریلنسرها که به این اطلاعات دسترسی ندارند، نمی‌تواند مفید باشد.

 

- چالش‌‌های مربوط به آموزش و نظارت

چه مدت زمانی بایستی صرف آموزش فریلنسرها شود؟ اگر به یک زمان طولانی برای راه انداختن آن‌ها نیاز باشد، سرمایه گذاری بر روی یک کارمند تمام وقت، گزینه بهتری می‌باشد. همچنین اگر یک جایگاه کاری نیاز به نظارت داشته باشد، بایستی یک کارمند تمام وقت را استخدام کرد زیرا یک فریلنسر ممکن است در خارج از ساعات کاری عادی فعالیت خود را انجام دهد، یعنی زمانی که کارفرما قادر به نظارت بر پیشرفت کاری او نیست.

 

- وجود تهعد کاری بیشتر در کارمندان تمام وقت

حتی اگر یک فریلنسر بخواهد کسی را به عنوان یک مشتری ثابت حفظ کند، باز هم موفقیت فردی آن مشتری اولویت او محسوب نمی‌شود. در حالی که یک کارمند تمام وقت، به احتمال زیاد سطح تعهد بالاتری نسبت به شرکت خود احساس می‌کند و انگیزه بیشتری برای اضافه کردن به داشته‌های شرکت دارد.

 

- عدم وجود کنترل کافی بر فریلنسر

کارفرما نمی‌تواند بر روی کارمند تمام وقت خود و یک فریلنسر، به یک اندازه کنترل داشته باشد.

 

فریلنسر

 

تأسیس شرکت فریلنسرینگ

تأسیس یک شرکت فریلنسرینگ می‌تواند تأثیر بسزایی در زندگی فریلنسرها داشته باشد و به افزایش درآمد آن‌ها کمک کند. شاید خیلی از افراد تصور کنند که فریلنسرها درآمد قابل قبولی ندارند، اما این موضوع را فراموش نکنید که فریلنسری حتی گاهی می‌تواند درآمدی خیلی بیشتر از کارمندان تمام وقت داشته باشد، مخصوصاً برای خانم‌ها، زیرا خیلی از خانم‌ها تحصیلات آکادمیک دارند و در موضوعات مختلفی استعداد و توانایی دارند، اما علاقه به کار در محیط بیرون از منزل ندارند و یا حتی ترجیح می‌دهند خانه‌دار باشند تا بتوانند به امور روزانه خود برسند. این افراد می‌توانند با فریلنسر شدن، هم از استعدادهای خود استفاده کنند، هم کسب درآمد کنند و هم در منزل خود به سر ببرند و به کارهای روزانه خود برسند.

گام‌هایی که باید جهت تأسیس یک شرکت فریلنسرینگ برداشت:

خیلی از فریلنسرها بعد از اینکه در کارشان به ثبات رسیدند و خود را در این کار موفق دیدند، علاقه‌مند هستند تا کار فریلنسرینگ خود را گسترش دهند و یا حتی یک شرکت کوچک برای این کار تأسیس کنند. برای این‌کار نیاز به انجام اقداماتی است که در زیر به آن‌ها می‌پردازیم.

 

1. جمع آوری تیمی از فریلنسرها

در مرحله اول لازم است تیمی از نویسندگان، طراحان، برنامه نویسان و افرادی که برای انجام مشاغل مورد نظر مفید هستند را جمع آوری کنند. برای تشکیل این تیم می‌توان از دیگر شرکت‌ها و یا پلتفرم‌های فریلنسرینگ استفاده کرده و یا حتی می‌‌توان در شبکه‌های مجازی مثل: لینکداین، فیسبوک و اینستاگرام و ... فریلنسرهای مورد نیاز خود را جستجو کنند و با بررسی نمونه کارهای آن‌ها، افراد مورد نیاز را انتخاب کنند.

بیشتر بدانید: چگونه وبلاگ نویسی را شروع کرده و از آن پول دربیاوریم؟

 

2. پیدا کردن کارفرمایان

بعد از انتخاب و جمع آوری فریلنسرهای خود، در این مرحله شرکت‌ها نیاز به پروژه جدید دارند که برای این کار باید کارفرمایان جدیدی را پیدا کنند تا بتوانند درآمد شرکت و فریلنسرها را تأمین نمایند.

خیلی از مشاغل علاقه‌مند هستند تا ظرفیت‌های کاری خود را افزایش دهند، اما شرایط لازم برای استخدام کارمند جدید را ندارند، به همین دلیل دوست دارند تا با فریلنسرهای متعددی آشنا شوند تا در طولانی مدت بتوانند روی آن‌ها حساب باز کنند و کارهایشان را به آن‌ها ارجاع دهند. در نتیجه اگر طرف حساب آن‌ها یک شرکت فریلنسرینگ باشد، با خیال آسوده‌تری می‌توانند این کار را انجام دهند.

 

3. ساخت یک وب‌سایت برای شرکت فریلنسرینگ

شرکتی که می‌خواهد تحت عنوان فریلنسرینگ فعالیت کند، قطعاً به یک وب‌سایت نیاز دارد، زیرا از طریق این وب‌سایت، هم کارفرمایان و هم فریلنسرها می‌توانند آن شرکت را بیابند. برای موفقیت در کسب و کار، لازم است تا شرکت‌ها راه‌های ارتباطی خود را تقویت کرده و همیشه به روز باشند.

 

فریلنسر

 

4. افتتاح حساب جاری اختصاصی برای شرکت فریلنسرینگ

یک شرکت فریلنسرینگ نیاز به افتتاح یک حساب جاری با نام شرکت دارد. با افتتاح این حساب هم حق الزحمه خود را محفوط می‌کند و هم کارفرمایان و فریلنسرها با اعتماد بیشتری کار خود را شروع می‌کنند. مبلغ پروژه به حساب جاری شرکت فریلنسرینگ واریز می‌شود و از طریق این حساب به حساب کاربری فریلنسر واریز شده و او می‌تواند دستمزد خود را از حساب کاربری خود برداشت کند.

موارد بالا برای شروع و تأسیس یک شرکت فریلنسرینگ جز واجبات کار می‌باشند. اما باید این موضوع را در نظر داشت که هر شرکتی برای رسیدن به اهداف بلند مدت خود باید از یک استراتژی و برنامه مشخصی تبعیت کند.

مزایا و معایب فریلنسینگ یا دورکاری به زبان ساده

   علی حلبی ساز  پیشرفت شغلی, مقالات, توسعه فردی, جستجوی شغلی

اگر شما هم به کسب درآمد از اینترنت علاقه‌مندید و به دنبال آن نیز رفته‌­اید احتمالا با واژه فریلنسینگ مواجه شده‌اید. در این مقاله سعی می­ کنیم شما را با مفهوم ” فریلنسینگ ” و ” فریلنسر ” آشنا کنیم. همچنین به بررسی مزایا و معایب آن و نیز چگونگی کسب درآمد به عنوان یک فریلنسر خواهیم پرداخت.

فریلنسینگ (FreeLancing) چیست

به معنی آزاد کاری یا دورکاری است و اگر شما دارای مهارت و تخصصی هستید تقریبا می توانید به صورت فریلنسینگ فعالیت کنید. در این نوع از شغل یک فرد متخصص در زمینه ای خاص برای کار اعلام آمادگی می کند. کاری که به او سپرده می شود به صورت پروژه ای است و از طریق دورکاری صورت می گیرد. به کسی که به این صورت کار می کند فریلنسر گفته می شود.

فریلنسر(FreeLancer) کیست

فردی است که دارای شغلی آزاد و مستقل است که به صورت پروژه ای، روزانه یا ساعتی کار می کند و در ازای مبلغی مشخص، خدماتی را که در آن تبحر دارد به مشتریان ارائه می دهد. او در حقیقت خویش فرما و رئیس خود است و منوی خدمات، قیمت ها و بازار هدفش را هم خودش مشخص می کند.

یک فریلنسر خدماتش را معمولا به طورهمزمان به چند مشتری ارائه می دهد. دلیل انتخاب نام فریلنسر برای این افراد اینست که آنها تا حد زیادی به صورت آزادانه (Free) کار می کنند.

♦ یک بالکن خوشمزه با دستپخت خاور خانم

اشتغال فریلنسری معمولا شامل کارهایی نظیر نویسندگی، ویراستاری، مترجمی، طراحی گرافیک، طراحی وب، برنامه نویسی، تولید محتوا، حسابداری، بازاریابی دیجیتالی، انیمیشن سازی، عکاسی و هزاران حرفه دیگر می شود.

ده شغل برتر فریلنسرها

 طبق آمار ده شغل برتری که فریلنسرها انتخاب می کنند عبارتند از:

  • نویسندگی و تولید محتوا …… ۱۸%
  • مترجمی …………………………. ۱۴%
  • تولید محتوا و آگهی های تبلیغاتی .. ۱۲%
  • طراحی ………………………….. ۱۱%
  • توسعه دهنده وب ……………. ۷%
  • ویراستاری …………………….. ۶%
  • کارشناسی فروش (بازاریاب)……. ۴%
  • مشاوره کسب و کار ………… ۴%
  • توسعه دهندۀ نرم افزار ……. ۳%
  • دستیار مجازی ……………….. ۲%

یک فریلنسر می تواند ساعت کاری­‌اش را خودش مشخص کند و به صورت نیمه‌وقت یا تمام‌وقت روی پروژه­‌هایی که انتخاب می کند کار کند. در واقع نوع کار کردن آنها نسبت به نیروهایی که به استخدام شرکت‌ها در می‌آیند متفاوت است. حتی در بسیاری از موارد، فریلنسرها درآمد بیشتری کسب می کنند.

مزایا و معایب فریلنسینگ یا دورکاری به زبان ساده 1

طبق آمار سال ۲۰۱۶ تقریبا ۵۵ میلیون آمریکایی به صورت فریلنسینگ کار می کنند. بعضی از آنها فریلنسینگ را به صورت تمام‌وقت انجام می ­دهند و بعضی در کنار کار فعلی خود و در وقت‌های آزاد.

♦ فریلنسینگ چگونه باعث کسب درآمد بیشتر می شود؟

اصول و قاعده کار فریلنسری می­ تواند متفاوت باشد. بسیاری از فریلنسرها برای مجموعه مشخصی از مشتریان در مدت زمان طولانی کار می­‌کنند. به عنوان مثال یک نویسنده فریلنس ممکن است مشتری‌ای داشته باشد که به طور مداوم به دو مقاله در هفته برای سایتش نیاز دارد. نوع دیگر فریلنسرها در بازه‌های کوتاه مدت و معمولا روی یک پروژه خاص با مشتریان­ همکاری می­ کنند. 

ویژگی هایی یک فریلنسر موفق

۱. اگر می خواهید یک فریلنسر موفق باشید ابتدا از خودتان بپرسید در چه چیزی خوب هستید و چه کاری را بهتر از دیگران انجام می دهید. برای شروع می توانید به آسانی در یک سایت فریلنسری ثبت نام کرده و در پروفایل خود رزومه ای بسازید که معرفی کننده شما، مهارت ها و خدماتی باشد که ارائه می دهید. همچنین می توانید تعدادی از بهترین نمونه کارهای خود را در آنجا به نمایش بگذارید. سپس منتظر باشید تا اولین مشتری خود را پیدا کنید و خدمات تان را به او ارائه دهید.

۲. از نام خود استفاده کنید یا برای خود برندی ایجاد کنید و هر روز اعتبار بیشتری برای آن کسب کنید. عکس پروفایل مناسب و ترجیحا عکس خودتان می تواند تاثیر چشمگیری در افزایش مشتریان شما داشته باشد.

مزایا و معایب فریلنسینگ یا دورکاری به زبان ساده 2

۳. برای کار به عنوان فریلنسر باید پروژه هایی را پیشنهاد دهید و بپذیرید که مهارت و تخصص لازم برای انجام آن را داشته باشید. سعی کنید پیش از شروع از خواسته های کارفرما دقیقا مطلع و آن را درک نمایید و تمامی همت خود را به کار بندید تا بتوانید پروژه را با رضایت کارفرما به اتمام برسانید. این کار موجب حفظ مشتریان شما، افزایش آنها و درآمد بیشتر برای شما خواهد شد.

♦ ۱۰ راه حل شگفت انگیز برای حل چالش های کار در منزل

۴. یک فریلنسر خوب باید فردی متخصص و کارآمد باشد. او باید نکات مهم و اساسی در اصول تبلیغاتی در فضای مجازی را کاملاً بشناسد. فریلنسرها باید بسیار هوشمندانه عمل کنند. سرعت عمل یکی از ارکان اصلی شغلشان است. اطلاعات آنها در زمینه­‌ی تخصصی شان باید کاملاً به روز باشد.

       “خوش قول، متعهد و خوش برخورد باشید و به توافقات خود کاملا پایبند بمانید.”

 

مزایای کسب درآمد از طریق فریلنسینگ:

از مزایای فریلنسینگ می­ توان به انتخاب آن به عنوان شغل دوم اشاره کرد. کاهش رفت‌و­آمد، ترافیک و آلودگی، پروژه­ ای بودن و دلسوزی بیشتر برای انجام کار، تسریع انجام کار به دلیل پروژه ­ای بودن جهت دریافت سریع تر دستمزد و… سایر مزایای ارزشمند این نوع اشتغال عبارتند از:

  • مدیـر و رئیـس خود و کاملا مستقـل خواهیـد بود.
  • نگران اخراج شدن و در نتیجه بیکاری نخواهید بود.
  • محدودیتی در زمان و مکان کار کردن نخواهیـد داشت.
  • نسبت به یک شغل ثابت، وقت آزاد بیشتری خواهید داشت.
  • بین سفارشات کاری و کارفرمایان مختلف حـق انتخـاب دارید.
  • در حرفه ای که در آن تخصـص و علاقه دارید مشـغول می­ شوید.
  • آزادی و انعطاف پذیـری بیشتری در برنامه­ ریزی­ ها خواهیـد داشت.
  • نسبت به زمانی که به­ طور تمام وقت کار می­ کردید خوشحال­ تر خواهید بود.
  • نیازی به اجاره مکان برای کار ندارید و در خانه هم می­ توانید کارتان را انجام دهید.
  • درآمدتان حد­ و ­مرز ندارد و می‌توانید با انجام پروژه‌های بیشتر درآمد بیشتری کسب کنید.
  • بهترین راه اجرای کاری که مشتـری از شما خواسته را خودتان تشخیــص می دهید، نه دیگری.
  • نیاز به فریلنسرهای حرفه ای، در­حال رشد است. تعداد کسب و­ کارهایی که بجای استخدام کارمنـد یک تیم از فریلنسرها را در اختیار می ­گیرند رو به افزایش است. 
  • و…

♦آنچه از مفهوم استعداد نمی‌دانیم

چالش ­های کسب درآمد از طریق فریلنسینگ

۱. به عنوان یک فریلنسر همکار نخواهید داشت و همه کارها از جمله بازاریابی و فروش، ارتباط با مشتری، انجام پروژه، حسابداری و… را بایستی خودتان باید انجام دهید.

۲. اگر به هر دلیلی پروژه‌ها را درسـت و به موقع انجام ندهید، مشتریان دیگر با شما کار نخواهند کرد.

۳. همیشه بایستی برای زمان ­های کسادی بازار برنامه داشته باشید. همینطور آمادگی لازم را برای زمان­ هایی که کار زیاد است داشته باشید تا بتوانید پروژه­ ها را به موقع تحویل دهید.

۴. تا زمانی می توانید کسب درآمد کنید که توانایی اجرای با کیفیت پروژه ها را داشته باشید. در فریلنسری خبری از حقوق بازنشستگی نیست، مگر این که خودتان را بطور مستقل بیمه کنید.

۵. گاهی پیدا کردن مشتری و دریافت سفارش کاری زمان­بر است. باید صبر و حوصله کافی داشته باشید و با سابقه و حُسن انجام کاری خوبی که از خود نشان می دهید، روز به روز به مشتری های خود بیافزایید.
مزایا و معایب فریلنسینگ یا دورکاری به زبان ساده 3

۶. احتمال اینکه کار و زندگی تان با هم تداخل پیدا کنند وجود دارد. مدیریت سفارش ها و ایجاد تعادل میان کار و زندگی موضوعی است که باید مد­نظر داشته باشید. عدم مدیریت صحیح ممکن است کل کار را مختل سازد.

۷. در شروع کار، پرداختی ­ها ممکن است اندک باشند. خیلی ها انتظار دارند به فریلنسرهای تازه‌کار مبلغ کمتری بپردازند. شاید در ابتدا لازم باشد کمی قیمت هایتان را بشکنید، اما به تدریج و با به روز کردن مهارت­ هایتان قادر خواهید بود مشتریانی بیابید که حاضرند بهای کار با کیفیت را بپردازند.

۸. گاهی باید با فریلنسرهایی رقابت کنید که برای گرفتن پروژه حاضرند قیمت­ های بسیار پایین پیشنهاد دهند.

۹. مدیریت مشتریان و پروژه های مختلف می تواند چالش برانگیز باشد. بعضی از افراد دوست دارند هم زمان روی چندین پروژه کار کنند؛ در حالی که ممکن است برای بعضی ها تمرکز روی تحویل چندین پروژه دشوار باشد و قادر نباشند به کارشان سرعت دهند تا همه سفارش ها را به موقع و با کیفیت تحویل دهند. با مدیریت درست زمان می توان این چالش را نیز حل کرد.

♦بهترین شغل‌های دانشجویی پاره‌وقت

مزایای استفاده از سایت­ های فریلنسینگ برای کارفرمایان

۱. استفاده از سایت‌های پر بازدید فریلنسری به کارفرما اجازه می­ دهد بین صدها فریلنسر با مهارت­ ها و دستمزدهای مختلف، بهترین گزینه را با توجه به ملاک­ ها و بودجه‌ خود انتخاب نماید.

۲. به دلیل وجود رقابت زیاد بین فریلنسرها برای انجام پروژه ها، امکان اجرای پروژه با هزینه کمتر برای کارفرماها وجود دارد.

۳. در این سیستم کارفرما مجبور نیست که کارمندان زیادی داشته باشد و حقوق ماهیانه ثابت به آنان پرداخت کند تا اگر روزی در قسمتی از کارش مشکلی پیش آمد آن کارمندان بتوانند مشکل را حل کنند. بلکه می تواند هر زمان که نیاز داشت، به صورت پروژه ای با فرد یا گروهی از متخصصین تماس بگیرد و فقط برای انجام همان پروژه به آن ها دستمزد پرداخت کند.

۴. کارفرما می­ تواند با استفاده از برونسپاری پروژه ها، وقت و انرژی خود را بر روی مسائل مهم تر در کسب و کارش متمرکز کند و بخش­ های کوچک و فرعی را به فریلنسرهای متخصص بسپارد.

مزایا و معایب فریلنسینگ یا دورکاری به زبان ساده 4

پس اگر می­ خواهید به عنوان یک فریلنسر فعالیت کنید حتما در سایت ­های فریلنسینگ معتبر که رابطی بین فریلنسر و کارفرما هستند عضو شوید. هرچه تعداد سایت­ های فریلنسینگی که در آن عضویت دارید بیشتر باشد، تعداد پیشنهادهایی که دریافت می­ کنید نیز­ افزایش می ­یابد؛ به­ خصوص سایت­ هایی که تعرفه پایین تر و ارسال پروژه و پیشنهاد رایگان دارند. چرا که می توانید انتخاب های بهتر و با کیفیت تری داشته باشید.

اگر در ابتدای یافتن شغل هستید، با کمک «سیستم هوشمند راهنمای مسیر شغلی» همکارجو ، مسیر شغلی‌تان را آگاهانه و با شناخت بازارکار ایران طراحی و برنامه ریزی کنید.


http://hamkarjoo.com/blog/checking-the-freelance-meaning/
https://modireweb.com/who-is-freelancer
https://modirebartar.com/blog/

موبایلی مارکتینگ چیست؟

۱۱۲ بازديد

بازاریابی موبایلی یا موبایل مارکتینگ چیست؟

بازاریابی موبایلی یا موبایل مارکتینگ
راهنمای مطالعه:  - 
1 چگونه یک استراتژی موثر بازاریابی موبایلی طراحی مدیر برتر کنیم؟
2 وب سایت های سازگار با موبایل
3 تبلیغات ایمیلی در بازاریابی موبایلی
4 بازاریابی موبایلی شخصی از طریق SMS و MMS
5 استفاده از اپلیکیشن‌ها در بازاریابی موبایلی
6 پوش نوتیفیکیشن (Push Notification)

بازاریابی موبایلی یا موبایل مارکتینگ (Mobile Marketing) یکی از استراتژی‌های دیجیتال مارکتینگ با چند کانال مختلف و با هدف دسترسی به گروه هدف استفاده کننده از تلفن های هوشمند، تبلت‌ها و سایر تجهیزات همراه از طریق وب سایت، SMS، MMS، شبکه‌های اجتماعی و اپلیکیشن‌هاست.

امروزه تلفن‌های هوشمند راه‌های دسترسی و ارتباط با برندهای تجاری را دگرگون ساخته‌اند. هر فعالیت قابل انجام از طریق کامپیوترهای شخصی، از باز کردن یک ایمیل تا یک وب سایت و خواندن محتوای آن، هم اینک از طریق گوشی‌های هوشمند نیز انجام می‌شوند. همه این موارد صرفا از طریق صفحه کوچک تلفن همراه قابل دسترسی است. در نظر داشته باشید که:

  • 80 درصد از کاربران اینترنت حداقل یک گوشی هوشمند دارند
  • پلتفرم‌های موبایل نظیر گوشی‌های هوشمند و تبلت‌ها، 60 درصد زمان یک رسانه دیجیتال برای کاربران در کشورهای پیشرفته‌ای نظیر آمریکا را به خود اختصاص داده‌اند
  • شرکت گوگل امکان پیش‌بینی جستجوهای اینترنتی از طریق موتور جستجوی خود در دستگاه‌های موبایل را فراهم کرده است و حتی الگوریتم جدید گوگل نشان ابتدا نسخه موبایلی وبسایت‌ها را بررسی می‌کند(Mobile-First index).

یک تبلیغ موثر در بازاریابی موبایلی به معنای درک دقیق مخاطبان گوشی‌های هوشمند، طراحی محتوای مفید و تعریف یک استراتژی مشخص بازاریابی ازطریقSMS/MMS و اپلکیشن‌های موبایلی است.

 

چگونه یک استراتژی موثر بازاریابی موبایلی طراحی کنیم؟

همانند هر فعالیت بازاریابی دیگر، برندها و سازمان‌ها بر اساس بازار و گروه هدف مخاطب خود نیازمند طراحی یک استراتژی ویژه و منحصر به فرد موبایلی هستند. همان‌گونه که فناوری موبایل کاملاً شخصی است، بازاریابی موبایلی از آن طریق نیز باید کاملا شخصی‌سازی شده باشد.

گام اول: ساختن پرسونا

درک کامل مخاطب اولین گام در هر استراتژی بازاریابی موبایلی است و ترسیم پرسونا ابزاری مناسب برای درک مخاطب موبایلی شماست.

یک پروفایل شامل توصیف پیش زمینه شخصیتی مخاطب، توصیف شغل، منابع اصلی اطلاعات، اهداف، چالش‌ها، محتویات ترجیحی وی و نقش فرآیند خرید در جذب مخاطب تهیه کنید. ساده‌تر این است که پس از ترسیم دقیق ویژگی‌های مخاطب خود یک کانال متنی و یا صوتی برای ارسال پیام‌های بازاریابی خود مشخص کنید. همچنین جزییات رفتاری مخاطب هدف خود را تعیین کنید. او چه تعداد صفحات وب را بر روی موبایل خود باز می‌‌کند؟ آیا برای وی خرید از طریق گوشی هوشمند آسان است؟

با انجام تحقیقی ساده در خصوص کاربران موبایل به نکات جالبی برخورد می‌‌کنید:

  • 65 درصد از ایمیل‌ها ابتدا بر روی تجهیزات موبایل باز می‌شوند
  • 48 درصد کاربران از موتورهای جستجوی موجود بر روی موبایل خود استفاده می‌کنند
  • 56 درصد از مشتریان B2B از گوشی‌های هوشمند خود برای ارتباطات کاری خود استفاده می‌کنند
  • 95 درصد افراد از گوشی‌های هوشمند برای دسترسی به اطلاعات مورد نیاز خود استفاده می‌کنند

به منظور درک بهتر بازار هدف خاص خود، از ابزار گوگل آنالیتیک برای بررسی ترافیک سایت از طریق موبایل استفاده کنید. شما همچنین می‌توانید از مشتریان خود در خصوص میزان دسترسی آن‌ها به صفحات وب از طریق موبایل تحقیق کنید.

استفاده از ابزار تست A/B، که در آن دو نسخه از یک کمپین تبلیغاتی موجود بر روی یک کانال خاص با یکدیگر مقایسه می‌شوند، می‌تواند اطلاعات سودمندی برای ترسیم پرسونای مورد نظر شما در اختیار بگذارد. زمانی که سایر فاکتورها یکسان است، به این نکته توجه کنید که چه زمانی صفحه فرود (لندینگ پیج) کمپین ایمیلی شما بازدید بیشتری دارد؟ در طول هفته یا آخر هفته؟ در صبح یا بعد از ظهر؟ با چه عنوان و محتوای ایمیلی بیشترین کلیک را دریافت کرده‌اید؟

اطلاعات کلی و خاص، هر دو به ترسیم پرسونای گروه هدف شما که شامل کاربران موبایل است کمک می‌کند.

گام دوم: تعیین اهداف در بازاریابی موبایلی

کلید اصلی در یک استراتژی موثر موبایل مارکتینگ، توجه به این موضوع است که موفقیت در این فرآیند چه معنایی دارد. با لحاظ نمودن نظرات کلیه سهامداران، استراتژی بازاریابی موبایلی خود را طراحی کنید. سپس با طرح سوالات زیر از تیم کاری خود، اهداف را تعیین کنید:

  • در حال حاضر از موبایل چه انتظاری داریم؟ این موضوع نقطه شروع فعالیت را تعیین کرده و شما را مطمئن می‌سازد که همه تیم در یک راستا حرکت می‌کنند.
  • اگر هم اکنون از بازاریابی موبایلی استفاده می‌کنید، شاخص‌های مرتبط چگونه عمل   می‌کنند؟ این موضوع نشان می‌دهد که چه فعالیتی موثر و کدام‌یک غیر موثر است و چه فعالیتی مورد سنجش قرار نگرفته است.
  • اهداف اصلی شما در بازاریابی موبایلی چه جایگاهی در استراتژی کلی شرکت دارد؟ به این موضوع توجه کنید که چرا در نظر دارید از موبایل استفاده کنید؟ چه موضوعی شما را به سمت استفاده از موبایل سوق داده است و شما چه انتظاری از بازاریابی موبایلی دارید؟
  • مخاطبان کلیدی شما برای بازاریابی موبایلی چه کسانی هستند؟ در مورد پرسونای مشتریان خود با توجه به بروزرسانی‌های موبایل آنها تحقیق کنید. از نظر استفاده از موبایل، چه اندازه هر مخاطب شما مشابه و یا متفاوت با دیگری عمل می‌کند؟
  • شما به چه شکل مخاطب موبایلی خود را از طریق کانال‌های‌تان درگیر می‌سازید؟ این موضوع به شما در تحلیل ای‌نکه چه کانالی را برای استراتژی بازاریابی موبایلی خود لحاظ کنید کمک می‌کند.

گام سوم: تعیین KPI در موبایل مارکتینگ

همانند سایر فعالیت‌های بازاریابی، بازاریابی موبایلی نیازمند تست و بهینه‌سازی است. مشخص کنید که چه نوع KPI واقعی و قابل سنجشی موفقیت کمپین موبایلی شما را تضمین می‌کند؟

به عنوان مثال:

  •  درگیر ساختن مشتری: یک محتوای سازگار با موبایل برای مشتریان بالقوه‌تان که اطلاعات محصول و یا خدمت شما را جستجو می‌کنند آماده کنید. از این موضوع اطمینان حاصل کنید که وب سایت شما سازگار با موبایل طراحی شده است.
  •   جذب مشتری: مطمئن شوید که ایمیل‌های لید شما همراه با Call to actionهای واضح و کاملا سازگار با موبایل طراحی شده‌اند. دکمه‌های موجود بر ایمیل‌ها باید نزدیک به بالای پیام قرار گرفته و به اندازه کافی بزرگ باشند تا کلیک کردن بر آن‌ها به سادگی انجام پذیرد. سپس تا حد امکان پر کردن فرم در صفحه فرود طراحی شده برای موبایل را ساده‌سازی کنید.
  •  خدمات مشتری مدار: طراحی یک رسانه اجتماعی کاملا مرتبط با مشتری، فرصت مناسبی برای دسترسی به مخاطب مورد نظر است. اجازه دهید که کاربران موبایل به راحتی و با یک کلیک از طریق پلتفرم مورد نظر خود به شما دسترسی داشته باشند

به منظور تعیین مناسب ترین KPI در کمپین بازاریابی موبایلی خود ابتدا این پرسش‌ها را مطرح کنید:

  • آیا من تمایل به افزایش ارتباطات از طریق پیام‌های ایمیلی دارم؟
  • آیا من در صدد افزایش ترافیک صفحات فروش خود در وب هستم؟
  • آیا برند ما نیازمند افزایش فروش از طریق ایجاد ترافیک بیشتر بر روی صفحه‌ای مخصوص در وب است؟

گام چهارم: سنجش متریک‌های موبایلی

گوگل آنالیتیکس می‌تواند به مانیتور کردن میزان باز کردن سایت شما از طریق موبایل کمک کند:

  • اطلاعات حاصل از این طریق در خصوص میزان درگیر شدن مخاطب با محتوای ارائه شده توسط موبایل کمک می‌کند.
  • نرخ تبدیل داده‌های موبایلی نشان می‌دهد که آیا صفحات فرود شما برای موبایل بهینه شده‌اند یا خیر.

اضافه کردن فیلد Category Device به داشبورد محتوایی سایت، کمیت و کیفیت ترافیک موبایل به یک صفحه خاص در سایت شما را نشان می‌دهد.

جدول موجود در داشبورد محتوایی سایت شامل متریک‌هایی نظیر تعداد بازدید صفحات و ضریب بازگشت مشتری است. اضافه کردن Device Category با کلیک کردن منوی Secondary dimension در قسمت بالایی اولین ستون و انتخاب Device Category از زیر منوی users امکان پذیر است. در این صورت جدول، برای هر دستگاه صفحاتی که بیشترین بازدید را در سایت شما داشته‌اند نشان می‌دهد. بنابراین شما می‌توانید مشاهده کنید که موبایل تا چه اندازه بر روی ترافیک سایت شما تاثیر داشته است.

این اطلاعات به شما نشان می‌دهد که مخاطب به چه محتوایی بیشتر علاقمند است، کدام صفحه سایت باید برای جستجو از طریق موبایل طراحی شود و چه جستجویی ترافیک سایت شما از طریق موبایل را افزایش می‌دهد.

وب سایت های سازگار با موبایل

امروزه در بازاریابی موبایلی یک وب سایت سازگار با موبایل یک ضرورت است نه انتخاب. افزایش استفاده از موبایل همراه با توجه گوگل به رتبه‌ بندی سایت‌ها از نقطه نظر سازگاری با موبایل نشان‌دهنده این موضوع است که برندهای تجاری برای رقابت در بازار باید به این موضوع توجه داشته باشند. از نظر موتورهای جستجو، سازگار بودن وب سایت با موبایل یعنی:

  • محتوای وب سایت بدون اسکرول کردن به اطراف و یا زوم کردن قابل مشاهده باشد (واکنشگرا بودن)
  • محتوا به سرعت بارگذاری شود
  • وب سایت به هنگام باز شدن توسط موبایل پیغام خطایی نداشته باشد

برای این منظور گوگل ابزاری فراهم کرده است که شما می‌‌توانید میزان سازگاری وب سایت خود با موبایل را بسنجید و بر آن مبنا ارتقا دهید (ابزار Mobile Friendly Test)

مهم‌‌ترین دلیل برای سازگار کردن وب سایت با موبایل در بازاریابی موبایلی ایجاد یک تجربه کاربری درگیرانه مطلوب و پایدار است. UX موبایل تاثیر بسیاری بر چرخه خرید توسط مشتری دارد:

  • 64 درصد از کاربران موبایل صفحاتی از وب را که باز کردنشان بیش از 10 ثانیه طول بکشد، می‌بندند
  • 35 درصد از کاربران بدلیل سازگار نبودن وب سایت‌ها با موبایل، از خرید صرف‌نظر کرده‌اند
  • 90 درصد مدیران ارشد از موبایل برای خریدهای کسب و کار خود استفاده می‌کنند.

اطمینان از سادگی تجربه کاربری موبایل وب سایت شما اولین هدف در بازاریابی موبایلی‌تان باید باشد.

تبلیغات ایمیلی در بازاریابی موبایلی

57 درصد از ایمیل‌ها بر روی پلتفرم‌های موبایلی باز می‌شوند و 69 درصد از کاربران موبایل، ایمیل‌هایی که برای موبایل بهینه نشده‌اند را پاک می‌کنند. این امر واضح است که مخاطبان شما با کمپین‌های ایمیلی بر روی دستگاه‌های موبایل بیشتر ارتباط برقرار می‌کنند.

بازاریابی موبایلی و ایمیل

اغلب ارائه دهندگان خدمات ایمیل مارکتینگ، از طراحی‌های سازگار ریسپانسیو، استراتژی که فرمت محتوایی صفحات وب برای دیدن بر روی هر دستگاهی را بصورت خودکار بهینه می‌سازد،  استفاده می‌کنند. با این حال برای استفاده از ایمیل بر روی موبایل باید نکاتی را در نظر داشت:

  • دکمه مربوط به CTA (فراخوان برای عمل) را در ابتدای پیام و تا حد امکان بالای آن قرار دهید
  • دکمه‌ها را در ابعاد حداقل 44 *44 پیکسل طراحی کنید که به راحتی قابل کلیک کردن باشند
  • ایمیل‌های ارسالی به بخش inbox موبایل باید کاملا بهینه شده باشند. بدین شکل که بخش From حداکثر 23 کاراکتر و موضوع ایمیل حداکثر 38 کاراکتر باید باشد

و در انتها صفحات فرود را فراموش نکنید. اگر ایمیل شما سازگار با موبایل است، اما کلیک مربوط به صفحه فرود شما برای موبایل بهینه نشده باشد، ممکن است موجب خروج کاربر از صفحه شما شود.

ایجاد یک صفحه فرود خاص برای کمپین ایمیلی در بازاریابی موبایلی روشی مناسب به منظور بهینه ساختن آن برای کاربر موبایل است. یک صفحه فرود خاص، به شما این امکان را می‌دهد که بتوانید تعداد زیادی از متریک‌ها را برای سنجش موفقیت کمپین موبایلی خود استفاده کنید. نکات زیر از جمله مواردی هستند که شما در طراحی یک صفحه فرود خاص سازگار با موبایل باید در نظر بگیرید:

  • توجه داشته باشید که مخاطبان شما از انگشتانشان برای انتخاب آیتم‌ها استفاده می‌کنند. بنابراین از دکمه‌های مناسب و ساختارهای ساده برای این منظور استفاده کنید
  • فرم ها را بسیار کوتاه کنید
  • مطمئن باشید که اندازه تصاویر شما در دستگاه‌های مختلف قابل تغییر باشند
  • مطمئن باشید که صفحات شما در حالت افقی و عمودی به درستی دیده شوند

 بازاریابی موبایلی شخصی از طریق SMS و MMS

SMS یا سرویس پیام کوتاه، یک ابزار کاملا شخصی در بازاریابی موبایلی محسوب می‌شود؛ زیرا شما مستقیما یک پیام به مشتری بالقوه خود بر روی دستگاه شخصی وی ارسال می‌کنید.

بازاریابی موبایلی یا موبایل مارکتینگ

SMS و MMS کانال‌های قدرتمندی در بازاریابی دیجیتال هستند. بیش از 6/3 میلیارد نفر قادر به دریافت SMS هستند و 90 درصد پیام‌های متنی در عرض سه دقیقه باز می‌شوند (در مقایسه با  متوسط 90 دقیقه برای هر ایمیل)

در نظر داشته باشید:

  • نرخ باز شدن SMS برابر 98 درصد است. این میزان برای ایمیل 22 درصد می‌باشد.
  • پیام‌های متنی در درگیر ساختن مخاطب 8 برابر موثرتر از ایمیل هستند
  • نزدیک به 50 درصد از مشتریان در آمریکا، پس از دریافت SMS اقدام به خرید می‌کنند

لازم است به خاطر داشته باشید که بازاریابی موبایلی بسیار شخصی‌تر از سایر کانال‌های بازاریابی است. زمانی‌که شما توسط موبایل و از طریق کانال‌هایی چون ایمیل، SMS یا MMS به مشتری دسترسی پیدا می‌کنید، در حقیقت مستقیما به جیب و کیف پول او دسترسی پیدا کرده‌اید! بنابراین کاملا محترمانه، شفاف و شخصی رفتار کنید:

  • از متن‌های کمتر از 160 کاراکتر استفاده کنید.
  • از زبان شکسته و عامیانه استفاده نکنید
  • به گیرنده پیام، ارزشی خاص را ارائه کنید
  • یک فراخوان به عمل شفاف و واضح طراحی کنید
  • کاملا واضح مشخص کنید چه کسی پیام را فرستاده است

روش مشابه دیگر برای دسترسی به مخاطب هدف در دستگاه‌‌های موبایل، MMS یا خدمات    پیام‌های چند رسانه‌ای است.

تنها تفاوت در این است که MMS پیامی است که می‌تواند از یک ارائه‌دهنده خدمات متنی موبایل یا یک وب سایت به یک گوشی موبایل ارسال شود. پیام های MMS شامل عکس، متن، ویدئو یا گیف هستند. این خدمت امکان ارسال پیام‌هایی مناسب‌تر برای برندسازی و موثرتر کردن کمپین تبلیغاتی را فراهم می‌سازد.

اما چرا باید از MMS برای دسترسی به مخاطبان هدف خود استفاده کنید؟

  • MMS به میزان بیشتری مخاطب را درگیر می‌سازد یعنی به طور متوسط 15 درصد نرخ کلیک (CTR) بالاتر
  • تاثیر کمپین‌های مبتنی بر MMS20 درصد بیشتر از SMS است
  • کاربران MMS هشت برابر بیشتر تمایل به اشتراک محتوا از این طریق در شبکه‌های اجتماعی دارند

از آنجا که در بازاریابی موبایلی، MMS تجربه کاربری مطلوب‌تری نسبت به SMS فراهم می‌کند، لازم است نکاتی را در این خصوص رعایت کنید:

  • پیام شما محتوای بصری درگیرانه‌ای داشته باشد
  • MMS را همراه با یک کمپین بازاریابی چند کاناله بکار برید
  • امکان اشتراک‌گذاری پیام از طریق شبکه‌های اجتماعی را به راحتی فراهم کنید

این موضوع حائز اهمیت است که مقررات مربوط به حریم شخصی افراد در بازاریابی موبایلی از طریق SMS و MMS رعایت شود. سه اصل اساسی امنیتی در این خصوص وجود دارد که ضروری است بر این مبنا عمل کنید:

  • شما باید مشتری را از این موضوع آگاه سازید که متن یا تصویر دریافتی بر مبنای یک برنامه ویژه ارسال پیام کوتاه است.
  • پیش از ارسال پیام، تاییدیه پذیرش یا عدم پذیرش آن‌را از مشتری دریافت کنید.
  • نحوه عدم پذیرش و رد دریافت پیام باید کاملا مشخص باشد

بازاریابی موبایلی از طریق SMS و MMS بسیار شخصی است و ابزاری قدرتمند در این حوزه محسوب می‌شود. بنابراین این بازاریابی را با تاکتیک و استراتژی مشخصی پیش ببرید.

استفاده از اپلیکیشن‌ها در بازاریابی موبایلی

اپلیکیشن‌های موبایلی قابلیت تامین بسیاری از اهداف کسب و کار نظیر توسعه محصول، افزایش درگیر ساختن مخاطب و حتی پشتیبانی از بازرگانی الکترونیک را دارند. به منظور افزایش ضریب تاثیر اپلیکیشن‌ها بر بازار فروش، شما باید از مرحله توسعه اپلیکیشن تا اجرای آن درگیر شوید.

همانند سایر کانال‌های بازاریابی، در نظر گرفتن چگونگی کاربرد اپلیکیشن جهت جذب مشتری بسیار حایز اهمیت است. ممکن است شما ویژگی‌های خاص و یا محتوای بیشتری را در ازای دریافت اطلاعات تماس کاربر، ارائه نمایید. همچنین ممکن است تمایل داشته باشید که به نحوی مشتری را به اپلیکیشن خود وابسته و وفادار سازید. برای این منظور دو روش ارسال پیام به نام پوش نوتیفیکیشن به منظور ارتباط مستقیم با مشتری به کار می‌رود.

پوش نوتیفیکیشن (Push Notification)

پوش نوتیفیکیشن پیام‌ها یا اعلان‌هایی هستند که از طریق اپلیکیشن شما به کاربر ارسال             می‌شوند. این پیام‌ها بر روی صفحه موبایل مشتری صرف نظر از اینکه کاربر، اپلیکیشن شما را باز کرده باشد یا در حال کار با آن باشد ظاهر می‌شوند. برای عمل کردن پوش نوتیفیکیشن، کاربر باید اپلیکیشن شما را دانلود کرده و اجازه ارسال پیام را فعال کرده باشد. خوشبختانه 70 درصد کاربران موبایل این امکان را فعال می سازند. مثال‌هایی از پوش نوتیفیکیشن عبارتند از:

  • پیام‌های یادآوری
  • پیام‌های تبلیغاتی
  • فراخوان انجام یک عمل خاص برای یک رویداد یا هدف خاص
  • پیام‌های کاملا شخصی سازی شده بر پایه پروفایل کاربر

پوش نوتیفیکیشن درون برنامه‌ای

پوش نوتیفیکیشن‌های درون برنامه‌ای از طریق اپلیکیشن توجه کاربر شما را به انجام یک عمل خاص جلب می‌کنند و فرصتی را فراهم می‌سازند که فعالیت شما شخصی‌تر و خلاقانه‌تر از SMS یا پوش نوتیفیکیشن معمولی باشد. زیرا کاربر در حال استفاده از اپلیکیشن شماست و شما محدودیتی در استفاده از فضا یا حجم پیام ندارید.

در اینجا به سه ویژگی نوتیفیکیشن‌های درون برنامه‌ای اشاره می‌شود:

  • این ابزار ویژگی‌های خاصی از اپلیکیشن را به کاربر معرفی می‌کند
  • پیام‌هایی را برای درگیر ساختن بیشتر کاربر به یک موضوع خاص ارسال می‌کند
  • تقویت کننده ارتباطات از طریق ارسال یک CTA هدفمند در سطح مشخصی از درگیر ساختن مشتری است

هر دو ابزار اشاره شده، راهکارهای قدرتمندی در بازاریابی موبایلی و دسترسی به مخاطب گروه هدف محسوب می‌شوند؛ بویژه آنکه مشتری از طریق دانلود اپلیکیشن شما مدت زمان طولانی‌تری را با برند تجاری‌تان در ارتباط خواهد بود.

نکته آخر…

استراتژی بازاریابی موبایلی، شامل کمپین‌های مختلف کوتاه مدت، بلند مدت و بررسی تاثیر آنها بر رشد بازار می‌باشد. این فعالیت‌ها شامل ایمیل، PPC ،  SEO، تولید محتوا، بازاریابی شبکه‌های اجتماعی است و برای رسیدن به هر گروه مخاطب هدف یک کانال بازاریابی موبایلی وجود دارد که بررسی راحتی دسترسی مخاطب به هر یک از آنها ضروری است.

بهینه‌سازی وب سایت و ارسال ایمیل برای دستگاه‌های موبایل، بهره‌گیری از کانال‌های SMS و MMS و ساخت یک اپلیکیشن ویژه مخاطبانی که بیش از دیگران درگیر تبلیغ شما هستند، همه و همه یک پروژه بزرگ است. بنابراین با بروزسازی پرسونای خریدار خود برای یافتن ایده بهتر در این خصوص که پرسونای مشتری شما چگونه و در چه محلی بیشتر از موبایل خود استفاده می‌کند بهره برید. این امر خط شروع را به شما نشان می دهد و پس از آن فرایند تبلیغ شما در یک روند منطقی قرار می‌گیرد.

فناوری موبایل چیزی نیست که به این زودی از دسترس خارج شود، بنابراین توجه داشته باشید بهینه‌سازی استراتژی بازاریابی موبایلی شما امکان رقابت مناسب‌تری برای برند تجاری‌تان فراهم می‌سازد. پس دیگر بیش از این منتظر نمانید.

موبایل مارکتینگ یا بازاریابی از طریق موبایل

Photo of مینا عینی فر مینا عینی فرژوئن 6, 2020
056 خواندن این مطلب 8 دقیقه زمان میبرد

گوشی‌های هوشمند همان موجوداتی‌اند که صبح اول به آنها سلام می‌کنیم و شب آخرین چیزی هستند که کنار می‌گذاریم و می‌خوابیم. کجا بهتر از آنجا برای بازاریابی؟ بازاریابی همیشه همان جایی است که ما هستیم. همان جایی که وقت صرف می‌کنیم. موبایل مارکتینگ هم با همین دید به سراغ تمام امکان‌هایی که برای تبلیغ و بازاریابی در موبایل ما پیدا می‌کند می‌رود و ابزارهایش بسیار گسترده‌اند. از SMS و شبکه‌های اجتماعی تا اپلیکیشن‌ها و سایت‌ها. حالا موبایل‌ها علاوه بر اینکه از ابزارهای اصلی ما برای گشت و گذار در اینترنت هستند، از ابزارهای اصلی خرید کردن هم هستند. اگر قصد دارید کسب و کاری را در فضای آنلاین معرفی کنید نکات زیادی هست که به شما کمک می‌کند از موبایل مارکتینگ استفاده کنید. در این مطلب سعی می‌کنیم مهم‌ترین موضوعات را درباره آن مطرح کنیم تا برای شروع فعالیت در این زمینه بهتر تصمیم‌گیری کنید.

شبکه‌های اجتماعی از جمله شناخته‌شده‌ترین راههای بازاریابی در ابزارهای موبایلی هستند که اغلب با آن آشنایی داریم. بسیاری از کسب و کارها بازاریابی از طریق اینفلوئنسر مارکتینگ یا تبلیغات در پیج‌های شبکه‌های اجتماعی به خصوص اینستاگرام توانسته‌اند مشتریان جدیدی پیدا کنند. در مورد بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی به خصوص اینستاگرام می‌توانید این مطلب را بخوانید.

بیشتر بدانید: راهنمای بازاریابی در اینستاگرام

اما موبایل مارکتینگ بسیار گسترده‌تر از این است و شامل انواع فعالیت‌های بازاریابی می‌شود که کاربران تلفن همراه را هدف می‌گیرد. سنتی‌ترین شکل آن تبلیغات پیامکی است که همه ما با آن آشنا هستیم. شاید تبلیغ‌های پیامکی در بسیاری از مواقع برایتان آزاردهنده بوده‌اند و هیچ علاقه‌ای به دریافت آنها نداشته باشید، اما این تمام چیزی نیست که از مارکتینگ با پیامک انتظار می‌رود! درواقع عدم به کارگیری تخصص باعث شده بسیاری از پیامک‌های این چنینی بد طراحی شوند یا اصلا در مواقعی که این روش برای کسب و کارها مناسب نیست از آن استفاده شود. به همین دلیل حجم انبوده و آزاردهنده‌ای از پیامک باعث شده بسیاری پیامک‌های تبلیغاتی خود را به هر روشی شده قطع کنند و از آنها فرار کنند. با این حال بعضی از کسب و کارها به خوبی توانسته‌اند برنامه ارسال پیامک‌هایشان رو طوری تنظیم کنند که مخاطبان درستی را هدفگیری کنند و گروه‌های مختلفی از شماره‌های مشتریانشان را بسازند تا مرتبط‌ترین پیام‌ها را برایشان بفرستند. مثلا اگر کاربر اسنپ باشید هر از گاهی بسته به مواردی مثل میزان استفاده‌تان از سرویس‌ها پیامک‌هایی شامل تخفیف و اطلاع‌رسانی کمپین‌ها را دریافت کرده‌اید که نه تنها آزاردهنده نیستند بلکه احتمالا به کارتان هم می‌آیند. همچنین زمانی که شما از فروشگاه‌های محبوب‌تان خرید می‌کنید، به میل خودتان شماره تماس‌تان را در اختیار آنها می‌گذارید تا در صورت وجود تخفیف‌ها و جشنواره‌های فروش از آفرها باخبر شوید. بنابراین این نوع بازاریابی همیشه هم منفی نیست و تجربه‌های خوبی از آن وجود دارد.

ای‌میل مارکتینگ از انواع دیگر بازاریابی موبایلی است که البته جزئی از بازاریابی دیجیتال به حساب می‌آید. اما از آنجایی که بسیاری از کاربران اکنون ای‌میل‌هایشان را روی موبایل باز می‌کنند می‌توانیم آن را بخش مهمی از موبایل مارکتینگ به حساب بیاوریم. خبرنامه‌ها و ای‌میل‌هایی که برای مشترکان برندها و شرکت‌ها ارسال می‌شوند نقش مهمی در بازگشت آنها برای خرید مجدد یا شروع خرید و استفاده از خدمات دارند. آنها با محتواهای ترغیب کننده نیازهای اصلی مشتریان را هدف می‌گیرند و با در اختیار گذاشتن محتوای کاربردی منظم در طول هفته‌ها، مشترکان را برای خریدهای بعدی آماده می‌کنند. گرچه ای‌میل مارکتینگ به زمان زیادی نیاز دارد تا با نظم انجام شود و همین موضوع باعث شده بسیاری از برندها نتوانند به طور مرتب از آن استفاده کنند.

کدهای QR از دیگر ابزارهای محبوب موبایل مارکتینگ هستند که البته در سالهای اخیر بعضی معتقدند دوره آنها به سر رسیده. با این حال هنوز هم مورد استفاده هستند و کاربران موبایل از طریق این کدها می‌توانند به راحتی به خدمات دسترسی پیدا کنند. این کدها می‌توانند هر جایی ثبت شوند و برای اسکن شدن توسط گوشی آماده باشند؛ روی صفحه سایت‌ها، فلایرهای آفلاین و دیوار کافه‌ها. آنها حتی روی بیلبوردهای تبلیغاتی هم دیده شده‌اند! و مثل یک میانبر بی‌دردسر بدون نیاز به کاغذ و قلم برای یادداشت کردن آدرس سایت، کاربران را به سمت هدف آنلاین هدایت می‌کنند.

اپلیکیشن‌های موبایل و بازی‌های موبایلی هم از جمله محیط‌های دیجیتالی محبوب برای موبایل مارکتینگ هستند. بسیاری از اپلیکیشن‌ها با داشتن نرخ دانلود بالا و استفاده روزمره توسط کاربران، امکان خوبی برای معرفی سایر محصولات و خدمات هستند. گرچه این تبلیغات هم از جمله تبلیغات نسبتا آزاردهنده به حساب می‌آیند اما کاربرانی که از اپ محبوب‌شان به صورت رایگان استفاده می‌کنند عموما و گاهی به شکل نانوشته، اجازه تبلیغ و کسب درآمد را به این اپلیکیشن‌ها می‌دهند. بسیاری از این اپ‌ها هم در هنگام ثبت نام به مخاطبانشان اطلاع می‌دهندکه در آینده به آنها تبلیغاتی را نمایش خواهند داد. بنابراین راه درآمد مناسبی برایشان به حساب می‌آید. از طرف دیگر بازاریابان موبایل برای اثرگذاری بیشتر این تبلیغات، مواردی را که بیش از همه به کاربران یک اپلیکیشن مرتبط هستند برای نمایش داده شدن در آن اپ انتخاب می‌کنند. دقت در این انتخاب‌ها کمک می‌کند بنرها و تبلیغات نمایش داده شده کمتر مزاحم تلقی شوند و تا حد ممکن برای مشاهده کنندگانشان مفید باشند.

بیشتر بدانید: چگونه اینستاگرام را در گوشی نصب کنیم؟

در بسیاری از موارد خود اپلیکیشن‌های متعلق به برندها هم بستر موبایل مارکتینگ هستند. مثلا اپلیکیشن‌هایی که خدمات ارائه می‌کنند می‌توانند با انتشار محتوا در بخش بلاگ مخاطبانشان را ترغیب به استفاده از خدمات کنند و احساس نیاز را در آنها ایجاد کنند. استفاده از ابزارهایی مثل پوش نوتیفیکیشن و پیام‌های درون برنامه هم از دیگر امکان‌هایی است که اپلیکیشن‌ها برای بازاریابی خدمات خودشان در اختیار دارند.

تبلیغ در استورهایی مثل گوگل پلی و اپ استور یکی دیگر از این امکان‌هاست که کمک می‌کند کاربران بیشتری اپلیکیشن شما را مشاهده کنند و میزان دانلود آن به اندازه قابل توجهی افزایش پیدا کند. این تبلیغات به صورت هوشمند به کاربرانی که بیشترین احتمال را دارد به آن علاقمند باشند و پیش از این جستجوهای مرتبطی داشته‌اند نمایش داده می‌شوند.

بیشتر بدانید: 10 راهکار افزایش فروش در اینستاگرام

تبلیغات کلیکی هم از جمله روش‌های محبوب بازاریابی موبایلی هستند. این فعالیت‌ها قابلیت زیادی برای منطبق شدن با نیازهای شما دارند. حتما متوجه شده‌اید که بسیاری از بنرهای تبلیغاتی که مشاهده می‌کنید طبق علایق شما، موقعیت مکانی و حتی جستجوهای قبلی‌تان به شما نمایش داده می‌شوند. هدفگذاری و امکان دنبال کردن مشتری این شرایط را فراهم کرده تا آنها به دست مرتبط‌ترین افراد برسند.

سازگاری وب‌سایت با موبایل از همین جهت اهمیت زیادی دارد. اگر در فضای آنلاین فعالیت بازاریابی داریم باید وب‌سایت را برای استفاده در موبایل سازگار کنیم تا کاربران موبایل به راحتی بتوانند از آن استفاده کنند. فراموش نکنید که کاربران موبایل علاوه بر اینکه به روز هستند، کم حوصله هم هستند. بنابراین باید روی وب‌سایتتان طوری کار کنید که با سرعت خوبی لود شود و کاربران را از مشاهده و خرید منصرف نکند.

از آنجایی که موبایل یک وسیله شخصی است، شخصی‌سازی پیام‌ها هم اهمیت ویژه‌ای پیدا کرده است. لازم است در ارسال پیامک‌ها، ای‌میل‌ها و سایر اشکال بازاریابی موبایلی به شخصی سازی کردن پیام توجه داشته باشید.

هزینه‌های موبایل مارکتینگ در مقایسه با بعضی دیگر از فعالیت‌های تبلیغاتی مثل بیلبوردها و پیام‌های بازرگانی تلویزیونی پایین‌تر است و به همین دلیل از روش‌های به‌صرفه‌تر از لحاظ اقتصادی به حساب می‌آید. به همین دلیل است که بسیاری از کسب و کارهای کوچک و استارتاپ‌ها هم به آن علاقمند هستند و بودجه‌هایی به آن اختصاص می‌دهند، در حالی که بسیاری از آنها هرگز به سراغ تبلیغات پرهزینه نمی‌روند.

از طرف دیگر با امکان دسترسی مستقیمی که بازاریابی موبایلی فراهم می‌کند، حتی بسیاری از شرکت‌های ثروتمندتر هم به سراغ آن می‌روند. مثلا اگر شما بیلبورد تبلیغاتی یک محصول را ببینید نمی‌توانید مستقیما به سایت بروید و اطلاعات بیشتری درباره آن ببینید بلکه باید جداگانه آن را در گوگل جستجو کنید. اما اگر بنر آن را در یک اپلیکیشن موبایل ببنید به راحتی روی آن کلیک می‌کنید و مستقیما به صفحه‌ای که اطلاعات کامل را در اختیارتان می‌گذارد هدایت می‌شوید.

حتی در زمینه تبلیغات دهان به دهان یا word of mouth هم موبایل مارکتینگ می‌تواند بسیار موثر باشد. زمانی که مخاطبان در دنیای واقعی از محصول یا خدماتی راضی هستند درباره آن صحبت می‌کنند، اما در دنیای دیجیتال آن را برای هم ارسال می‌کنند! اقدامی که مستقیما دسترسی استفاده از آن را به فرد شنونده می‌دهد و او به سرعت می‌تواند برای خرید اقدام کند. بنابراین در بازاریابی به هیچ وجه نباید از مزایای این حیطه بازاریابی غافل شوید.

تبلیغات موبایلی در اینستاگرام

راهنمای استراتژی موبایل مارکتینگ

برای اینکه بتوانید در کمپین‌های موبایل مارکتینگ به خوبی عمل کنید باید اهداف مشخص و مسیر قابل پیش‌بینی و درستی را انتخاب کنید. تعیین این مسیر نیازمند چند مرحله است:

  • هدف خود را مشخص کنید

هدف شما از شروع موبایل مارکتینگ چیست؟ آیا قصد دارید با مشتریان وفادارتان در ارتباط باشید؟ آیا قصد دارید مخاطبانی را که صفحه اینستاگرام شما را دنبال می‌کنند به مشتری تبدیل کنید؟ آیا می‌خواهید افراد جدیدی که تا به حال برند شما را ندیده‌اند آن را بشناسند؟ دهها سوال وجود دارد که باید از خودتان بپرسید تا برایتان روشن شود که دقیقا برای چه منظوری قرار است موبایل مارکتینگ انجام بدهید. اگر اهداف متعددی دارید و پاسخ‌تان به همه این سوالها مثبت است باید اولویت‌بندی کنید و در نظر بگیرید که چقدر می‌توانید هزینه کنید. مهم‌ترین مشتریانتان کدام‌ها هستند و چقدر باید برای رساندن پیام‌تان به آنها هزینه کنید؟ این تحلیل‌ها به شما کمک می‌کند هدفمند کارتان را شروع کنید و بازار هدف مشخصی چه برای ارسال پیامک، چه برای ای‌میل مارکتینگ و تهیه محتوای آن و چه هر نوع دیگری از موبایل مارکتینگ داشته باشید.

  • مخاطبانتان چه کسانی هستند؟

وقتی هدف مشخص می‌شود تا حد زیادی متوجه می‌شوید که برای کدام دسته از مخاطبان باید پیام‌هایتان را ارسال کنید یا نمایش بدهید. اگر آنها همین حالا از همراهان برند شما هستند، حتی رسانه‌های خودتان مثل شبکه‌های اجتماعی می‌تواند محل مناسبی برای بازاریابی باشد. اما اگر آنها هنوز شما را نمی‌شناسند باید به سراغ ابزارهای دیگری بروید که پیامتان را به دستشان می‌رسانند. مثل پیامک‌ها، تبلیغات درون اپلیکیشن‌ها و…

  • این مخاطبان کجا هستند؟

اما اگر بخواهید برای آنها بنر نمایش دهید یا تبلیغات فیس‌بوکی و اینستاگرامی را نشان‌شان بدهید، کجا باید پیدایشان کنید؟ در کدام وب‌سایت‌ها، کدام اپلیکیشن‌ها یا کدام پیج‌های اینستاگرامی؟ برای جواب دادن به این سوال باید به ویژگی‌های مخاطب فکر کنید، علایقش را بشناسید و متوجه شوید به کدام سایت‌ها و اپلیکیشن‌ها سر می‌زند؟ چه بازه سنی‌ای دارد؟ چه ساعت‌هایی فعال‌تر است و اوقات فراغت دارد و از چه نوع امکاناتی در فضای مجازی بیشتر استفاده می‌کند؟ آن وقت می‌توانید دقیقا همان جایی باشید که آنها هستند.

  • چه پیامی برای مخاطبتان مناسب است؟

هر دسته از مخاطبان با توجه به ویژگی‌هایشان علایق متفاوتی دارند و به شکل متفاوتی می‌شود آنها را جذب کرد. مثلا علایق نوجوان‌ها و حتی نوع ادبیات آنها با بزرگسالان متفاوت است و اگر قرار است آنها را هدف بگیرید باید با زبان خودشان با آنها صحبت کنید. از  طریف دیگر دغدغه‌های این افراد هم با هم فرق می‌کند و موضوعاتی که ذهن نوجوان‌ها را درگیر می‌کند ممکن است اصلا برای بزرگسالان در اولویت نباشد. بنابراین متناسب با مخاطبتان، نوع پیامی که نمایش می‌دهید یا ارسال می‌کنید هم متفاوت خواهد بود.

  • تحلیل و ارزیابی بازاریابی موبایلی و اصلاح استراتژی

هر بار با اجرای کمپین‌های موبایل مارکتینگ لازم است فعالیت‌هایتان را تحلیل کنید، نتایج را دنبال کنید و به بهتر کردن آنها فکر کنید. تحلیل کمپین‌ها در شروع ممکن است دشوار به نظر برسد اما با کسب تجربه و استفاده از نظرات کارشناسان می‌توانید اثربخشی کمپین‌هایتان را بیشتر کنید و در ادامه کارتان از بهترین ابزارها و موثرترین کانال‌ها استفاده کنید.

ساخت کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ
موبایل مارکتینگ چیست؟

موبایل مارکتینگ بازاریابی برای کاربران موبایل است؛ با استفاده از امکان‌های مختلفی که پیام شما را به دست این کاربران می‌رساند.

پوش نوتیفیکیشن در موبایل مارکتینگ چیست؟

پوش نوتیفیکیشن‌ها پیام‌های کوتاهی هستند که روی موبایل کاربران ظاهر می‌شوند و آنها را به اقدامی مثل خرید یا استفاده از تخفیف و… ترغیب می‌کنند.

تبلیغات کلیکی در موبایل مارکتینگ چگونه است؟

تبلیغات کلیکی در مرورگر یا اپلیکیشن‌های موبایل ظاهر می‌شوند و با استفاده از محتوایی که نشان می‌دهند مخاطبان را دعوت به کلیک کردن و دریافت اطلاعات بیشتر یا دانلود و… می‌کنند.

تبلیغات در استورها به چه صورت است؟

تبلیغ در استورهایی مثل گوگل پلی و اپ استور کمک می‌کند کاربران بیشتری اپلیکیشن شما را مشاهده کنند و میزان دانلود آن به میزان قابل توجهی افزایش پیدا کند.

تبلیغات در شبکه های اجتماعی و اینفلوئنسر مارکتینگ چگونه است؟

تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی و اینفلوئنسر مارکتینگ از موثرترین انواع بازاریابی دیجیتال و موبایل مارکتینگ در بستر شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام است که کمک می‌کند دنبال کنندگان و مشتریان برند شما به سرعت افزایش پیدا کنند.

https://modirebartar.com/
https://neshanet.com/mag/mobile-marketing
https://www.wearesquared.de/glossar/was-ist-mobile-marketing
https://de.wikipedia.org/wiki/Mobile_Marketing